۱۴۰۲ خرداد ۴, پنجشنبه

امیرجواهری لنگرودی : کشتاررا متوقف کنید،بگذارید مردم ما نفس بکشند! (بخش نخست)

 

کشتاررا متوقف کنید،بگذارید مردم ما نفس بکشند!

(بخش نخست)

      امیرجواهری لنگرودی                                                      

andishe.gbg@hotmail.com      


کشتن رسمی و علنی انسانی به دلیل انجام تخلفی که صاحب قدرت و مجری قتل مدعی باشد، اعدام نامیده شده که (پیش از تاریخ شاید) با شکل‌گیری نخستین نظام‌های اجتماعی به وجود آمده است. تحمیل این مجازات بدوی که میراث عصر توحش آدمی‌ست به قوانین اجتماعی امروز هم البته با همان حفظ قدرت و به بهانه‌ی تأدیب جامعه انجام شده است. اعدام در حکومت اسلامی از نخستین دقایق پس از انقلاب، با بهانه‌های شرعی آغاز، تداوم و افزایش یافت. به دلیل ارتباط این مجازات با شرع اسلام که مبنای قوانین قضایی کشور شد، انتقاد و مخالفت با آن همواره با بهانه‌ی مذهبی سرکوب و اجرای آن - حتی در ملاء عام – توجیه شد.

تمامی دستگاه‌های حاکم درایران امروزباید پاسخگوی همه‌ی اعمال‌شان باشندوبه افکارعمومی جامعه ایران وجهانی پاسخ دهند؛چرا آماراعدام‌ها درکشوراین حد بالا است؟

چرا اعدام‌ دراساس بازدارنده نیست. در اساس وقتی امری بازدارنده نیست، چرا باید بر دامنه و وسعت، شدت و حدّتش این حد افزوده شود؟!

این اندازه اعمال خشونت، چه دردی را از هزاران درد جامعه بر طرف می‌سازد؟ در تمام سال‌های حاکمیت اسلامی، ما شاهد بودیم که حدّت اعدام‌ها، همواره تشدید شده که عمدتاً‌ به‌قصد نوعی انتقام جویی صورت می‌گیرد. نوید افکاری کارگر کشتی گیر جوان شیرازی درآستانه‌ی اعدامش چه نیکوعبارت نغزی را به‌عنوان یادگاری ازخود، در فاصله‌ی زندان، شکنجه و شیوه اعتراف گیری از زندانی به جا گذاشت و اعلان داشت: اینان برای طناب دارهای‌شان دنبال گردن می‌گردند! به عبارتی «به وقت اذان صبح برای طناب‌های دارشان دنبال گردن می‌گردند».

در ایران اسلامی موضوع زندان همیشه برای دولت‌ها در سطح مجامع جهانی مسئله بوده و حکومت همواره منکر داشتن زندانی سیاسی است. در همین دوره‌ی اخیر قرمساق‌های حاکمیت مدعی‌اند ۹۰ هزار نفر را مشمول عفو مشروط کرده‌اند که خود تناقض آشکار با ادعای حکومت مبنی بر "تعداد معترضان جنبش «زن، زندگی، آزدی» به چند صد نفر هم نمی‌رسد" یا تعداد محدود زندانیان سیاسی در حد چند صد نفر در زندان‌های‌شان که به آن‌ها نام زندانی عقیدتی داده‌اند"و مانند این دروغ‌ها دارد. از اینرو ادعای عفو۹۰هزارنفر، یاوه‌ای بیش نیست!

۱۴۰۲ خرداد ۱, دوشنبه

امیرجواهری لنگرودی : تا چپاولگری است؛همه چیزبه نام مردم تمام می شود! خانه از پای‌بست ویران است!

 

تا چپاولگری است؛همه چیزبه نام مردم تمام می شود!

خانه از پای‌بست ویران است!

امیرجواهری لنگرودی                                                      

andishe.gbg@hotmail.com



چند هفته پیش وقتی تعدادی را به نام کارگران پیش خامنه‌ای بردند، گفت: «اگر مسئولی جرات مقابله با مفسد داخلی را نداشته باشد، جرات مبارزه با زورگوی خارجی را نخواهد داشت / امید این است که دولت مردمی و مجلس انقلابی مبارزه با اژدهای هفت سر فساد را دنبال کنند...»!(مطبوعات ایران)

مردم ما یکشنبه ۱۰ اردیبهشت امسال شاهد بودند که دردومین مرحله‌ی استیضاح وزیر صنعت و معدن و تجارت (صمت)، رضا فاطمی امین، نمایندگان موافق استیضاح به مواردی ازعملکرد ضعیف او به‌خصوص در حوزه صنعت خودرو و ناکارآمدی دولت رئیسی اشاره کردند. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری اسلامی، در جلسه استیضاح این وزیر کابینه‌اش، در دفاع از او مدعی شد که وزیر صمت «جلوی فساد و مافیا و رانت و اعمال نفوذ ایستاده است.» وزیر صمت نیز در دفاع از خود گفت که «مافیای خودرو نمی‌خواهند قیمت‌ها کاهش پیدا کند.» این در حالی است که پیشتر وزارت صمت خود اعلام کرده بود که قصد ندارد قیمت خودروها را کاهش دهد!

آنچه درمسیر رأی‌گیری صورت گرفت. در زمان رأی‌گیری، برای عدم رأی اعتماد به وزیر صمت ۲۷۰ نماینده مجلس حضورداشتند. تنها ۱۳۷ رای موافق دادند و او از مجلس رأی اعتماد دریافت نکرد با این حساب از این سِمت عزل شد.

رضا فاطمی امین اولین وزیر دولت سیزدهم است که از ابتدای آغاز به کار دولت تا به حال دو بار در صحن علنی مجلس استیضاح شده است. او همچنین اولین برکناری و عدم رأی اعتماد یک وزیر در دولت سیزدهم را به نام خود ثبت کرد.

درجریان منتفی شدن استیضاح قبلی وزیر صمت (رضا فاطمی امین) اطلاعاتی از جانب احمد علیرضابیگی نماینده‌ی تبریز مبنی بر واگذاری ۷۰ خودروی شاسی بلند به نمایندگان افشا شد. این ادعا که مصداق فسادی بزرگ در دولت و مجلس «مدعی انقلابی بودن» است، هم بر رئیس دولت و هم تمامی اعوان و انصار آنها گران آمد، لذا به شدّت تکذیب شد و دادستانی کل و هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان علیرضابیگی را احضار کردند. اما تا آخرین لحظه رئیسی و تیمش با لجبازی با مردم، تمام قد از او دفاع کردند. رضا فاطمی‌امین هم البته پشتش به آنها و به لابی در مجلس چنان گرم بود که یک هفته قبل وقتی خبرنگاری از برکناری او پرسید، با طعنه و تفرعن گفته بود: «قرار نبود شوخی کنید»!

در مقابل چنین کشاکش فساد انگیزی، در حیرتم که چگونه در میزان فسادی که باعث شده یک خودروساز ۱۴هزار میلیارد تومان فقط جریمه شود؟ این مهمترین افشاگری صحن علنی از فساد خودروساز مذکور بود که در جلسه  استیضاح فاطمی‌امین روشن شد. ‏این پول‌ها به کجا هدایت شده، هیچش معلوم نیست؟!

۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر(۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲)

بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه به مناسبت

 اول ماه مه، روز جهانی کارگر(۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲)


سندیکای کارگران شرکت ‌واحد بیانیه اول ماه مه ۱۴۰۲ را در حالی انتشار میدهد که سه تن از اعضای قدیمی و شناخته شده سندیکا، رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی، کماکان در زندان هستند و همچنین تعدادی از اعضای حق طلب سندیکا و دیگر فعالین‌کارگری در روز گذشته توسط نیروهای امنیتی به صورت تلفنی احضار شده اند.

با امید به آزادی همه کارگران و‌ انسانهای حق طلب به پیشواز اول ماه مه، روز جهانی کارگر، میرویم، روزی که نماد مقاومت و مبارزه طبقه‌کارگر در مقابل نظام سرمایه داری و مناسبات استثمارگرانه و ضد انسانی ای است که بر تمام جهان حاکم شده است. اول ماه‌ مه (۱۱ اردیبهشت) یادآور این واقعیت است که کارگران و‌ زحمتکشان برای خواسته های برحقشان لحظه ای دست از تلاش و ‌مبارزه بر نخواهند داشت، همانطور که در سال ۱۸۸۶ میلادی کارگران در شهر شیکاگو آمریکا برای خواسته های به حق خودشان، از جمله ۸ ساعت کار در روز، در مقابل نظام استثمارگر سرمایه داری بلند شدند، مبارزه کردند و در این مبارزه لحظه ای پا به عقب ننهادند و هزینه های بسیار سنگینی از جمله بازداشت و سرکوب و قتل عام و اعدام را متحمل شدند.

اول ماه مه، روز ما کارگران و زحمتکشان، بزرگداشت ما رنجبران و‌ امید ما‌ بعنوان اکثریت مطلق مردم‌دنیا برای ایجاد جهانی دیگر است، جهانی عاری از استثمار، استبداد، فقر، جنگ، نابرابری، تبعیض، زندان، شکنجه و اعدام.

درکشور ما ایران اما نه تنها کارگران اجازه و‌ امکان مراسمها و جشن‌ های میلیونی به مناسبت روز جهانی کارگر ندارند بلکه در این روز تاریخی و‌ حول و‌ حوش آن چه در کف خیابان و‌ چه حتی در دید و بازدیدها مورد سرکوب و تهدید و بازداشت قرار میگیرند. نظامی که مدام پشت تریبون های رسمی و غیررسمی از کارگر به تعریف و تمجید می‌پردازد و این روز را به همراه خودی ها در مکانهای تحت کنترل برگزار می‌کند تا به ظاهر نشان دهد طرفدار کارگر است ولی ذاتا و‌ عملا مخالف هر گونه تجمع، راهپیمایی و تظاهرات کارگران در این روز تاریخی میباشد، چرا که از وجود کارگران به صورت متحد و‌ متشکل وحشت دارد و این را می‌داند که در مقابل سیل خروشان این کارگران که چرخه تولید و اقتصاد را در اقصی نقاط کشور و جهان به دست دارند نمیتواند تاب تحمل را داشته باشد.

سال ۱۴۰۲ برای طبقه‌کارگر ایران، از کارگر صنعتی، خدماتی و‌ کشاورزی تا معلم‌ و پرستار و‌ کلیه حقوق بگیران‌و‌ کارگران بیکار و‌خانواده های آنان، سالی متفاوت‌تر از سال های قبل میباشد. اول مه ۱۴۰۱ با بازداشت فعالین‌و‌نمایندگان جنبش های معلمی و‌ کارگری، از جمله اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، و بدنبال آن بازداشتهای گسترده صدها معلم‌ و‌ دیگر فعالین صنفی، از جمله کارگران شرکت واحد بدنبال اعتصاب اردیبهشت ماه، رقم‌خورد. در سالی که گذشت، حاکمیت بیش از پیش دست به کار سناریو سازیهای کذایی و ‌تکراری علیه فعالین کارگری و‌ معلمی شد که تا کنون ادامه دارد و بسیاری از فعالین بازداشت شده در اردیبهشت پارسال کماکان یا در بازداشت به سر میبرند و‌ یا با احکام سنگین‌مواجه هستند و در عین حال بسیاری نیز اخراج و بطرق مختلف تحت اذیت و‌ آزار قرار دارند. در حال حاضر سه تن از اعضای مبارز سندیکا، داود رضوی، حسن سعیدی، رضا شهابی، و همچنین فعالین‌ کارگری و‌ معلمی، از جمله رسول بداقی، کیوان‌مهتدی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، کماکان کاملا ظالمانه در حبس به سر میبرند. مقامات‌و‌نیروهای امنیتی حتی دید و بازدیدهای دوستانه از خانواده های این زندانیان را تحمل نمیکنند و سه روز پیش از روز کارگر، جمعی از فعالین کارگری و‌ مدنی، از جمله ریحانه انصاری‌نژاد، آنیشا اسدالهی، ژاله روحزاد، عسل محمدی، سروناز احمدی، هیراد پیربداقی، کامیار فکور، حسن ابراهیمی، و الدوز هاشمی، را در هنگام دیدار با خانواده معلم زندانی محمد حبیبی با خشونت بازداشت کردند و‌ به زندان اوین انتقال دادند،

رضا شهابی و‌ کیوان‌مهتدی : نامه به دهه هشتادیها

 

نامه به دهه هشتادیها
«از آینه بپرس،          
نام نجات دهنده ات را»
 
رضا شهابی و‌ کیوان‌مهتدی


ما جوانان خشمگین دهه های قبل، از مدتها پیش میخواستیم با شما
صحبت کنیم. از همان زمان که جسته وگریخته دیدیم که شما را دسته دسته با چشمبند
میبرند، و فهمیدیم که تصمیم خود را گرفته اید که از زندگیِ بد بیشتر از مرگ
بترسید. فرزندان و عزیزان ما دهه هشتادی بودند و احساس میکردیم فراتر از آشنایی،
یکجور دوستی و نزدیکی بین ما وجود دارد. با این حال، با دیدن مجریان تلویزیون،
سیاستمداران و کارشناسان روزنامه ها که در تلاش برای توضیح دادن شما در قالبهای
حاضرآماده ی خود چقدر درمانده و رقت انگیز هستند، ترجیح دادیم دست نگه داریم.
نگران بودیم که پس از سالیان متمادی ستیز و دست وپنجه نرم کردن با این جهان،
خودمان هم شباهتهایی به دنیایی پیدا کرده باشیم که شما برای ورود به یک زندگیِ نو
باید از تمامیِ آن عبور کنید.

امروز اما فرق میکند. امروز واقعاً حرفی برای در میان گذاشتن با شما داریم. شاید امروز در کنار خشم و امید، اندکی احساس سرخوردگی داشته باشید، یا احساس تردید، یا یکجور احتیاط. اینها عواطف انسانی هستند، و حضورشان نشان از ویژگیهای انسانی و عقلانیت در مبارزه است. سیر تحولات پیش رو سریع، غیرمنتظره، پیچیده و متناقض خواهد بود. و اکنون زمان پرسشهای سخت فرا رسیده. مثلاً امروز نگرانیم که چگونه دستاورد ملموس جنبش را حفظ کنیم؟ آیا خواسته ی ما محدود به انتخابِ آزادانه ی سبک زندگی است یا قرار است ساختارهای تبعیض آمیز و خشونتبار از ریشه دگرگون شوند؟ مبارزهه ای جداجدا چگونه میتواند به صورت پیکارهایی عمومی درآید که سرکوب نشود و حرف خود را به کرسی بنشاند؟ و البته آن مسئله ی آشنا که هرچند برای همه روشن است که چه نمیخواهیم، اما به سختی میتوان بیان کرد که دقیقاً چه چیزی میخواهیم؟
نسخه ی پیچیده شده ای برای این پرسشها وجود ندارد. اما قرار نیست چرخ را از نو اختراع کنیم و خود را تافته ای جدا بافته از تاریخ مبارزات ایران و جهان بدانیم. از این منظر ، این روز مشخص برای اندیشیدن به پرسشهای کنونی موضوعیت دارد: روز جهانی کارگر که یادگار مبارزه برای کاهش ساعت کار روزانه از ده ساعت به هشت ساعت است. ـــ باز هم یک مناسبت دیگر؟ مگر چند درصد از جامعه ی ما روز کارگر را جشن میگیرند؟ چند درصد این روز را متعلق به خود میدانند، یا اصلاً از وجود چنین روزی خبر دارند؟ من که کارگر نیستم، به من چه ربطی دارد؟

امیرجواهری لنگرودی : اول ماه مه،روزهمبستگی جهانی کارگران است نه هفته بالماسکه اسلامی!

اول ماه مه،روزهمبستگی جهانی کارگران است نه هفته بالماسکه اسلامی!

امیرجواهری لنگرودی

برگرفته از سایت : اتحاد کارگران انقلابی ایران 

https://etthadkargaran.com/2023/04/25/ma-137/


 

هرچه به اول ماه مه (۱۱اردیبهشت) روز همبستگی بین‌المللی طبقه کارگر نزدیک‌تر می‌شویم، خط نگهدارهای این روز، که آبشخورشان نظام ضد کارگری اسلامی حاکم است،جلوترمی‌آیند وبا مجادله آفرینی ونقشه کشی بیشتربرای این روز، ترمزهای اقتدار خود را بر پیشروی طبقه کارگر می‌فشارند تا این روز را صاحب شوند.

بحران همه سویه‌ای که متوجه اقتصاد ورشکسته‌ی ایران است، تاثیرشکننده‌ی خود را در زمینه‌ی کار و کارگری به جا گذاشته است. می‌توان گفت: اقتصاد غارتی در کشور شکل گرفت. مادامی‌که این گروه از اقتصاد ایران خارج نشوند، خروج از بحران کنونی منتفی است. وضعیت موجود آن نقطه‌ی کوری است که در شرایط فعلی قابل رویت نیست.

در ایران کاسه لیسانی که خود را نماینده‌ی طبقه‌ی کارگر می‌خوانند؛ با سازماندهی ستادی که متولی آن خانه کارگر اسلامی است، هرسال برای برگزاری «بالماسکه هفته کارگر» برای شرکت در جلسات بزرگداشت هفته کارگر دعوت به عمل می‌آورد. تابالماسکه ای به نام غصبی کارگران به راه بیاندازد.این ستاد امسال علی‌رغم تلاشی که ازبهمن ماه ۱۴۰۱ برای گزینش "شورای سیاستگذاری ‌وگرامیداشت هفته کارگر"انجام داده وافرادی را برای این منظورمنصوب کردند،تا این تاریخ غیرازشهرقزوین،برنامه‌ی خاصی را اعلان نداشته است.

عیدعلی کریمی،دبیرخانه کارگرقزوین ضمن گرامیداشت هفته کارگر با اشاره به نامگذاری امسال ازسوی خامنه‌ای به نام سال «مهارتورم ورشد تولید» گفته: «خانه کارگر اعتقاد راسخی به تحقق اقتصاد مقاومتی مهار تورم و رشد تولید دارد و در این راستا تمام تلاش خود را خواهد کرد.» و برنامه هفته را به این شکل ارائه داد: «برگزاری اجتماع بزرگ کارگران در روز کارگر /۱۱ اردیبهشت/ در قروین، دیدار با ائمه جمعه و خانواده شهدا و جانباز کارگری، دیدار با فرمانداران، بازدید از واحدهای صنعتی موفق و مشکل دار،  بزرگداشت مقام زن و تقدیر از کارفرمایان نمونه و کارگران خلاق در روز کارگر». (۱)

روزدوشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۲۸ نیزچنان‌که اعلام شده،آخرین نشست ستاد بزرگداشت هفته کارگرپیرامون بررسی برنامه‌های هفته کارگرسال ۱۴۰۲ نشست گذاشتند.دراین جلسه که باحضورعلیرضامحجوب(دبیرکل مادام‌العمرخانه کارگر)برگزارشد، حسن صادقی (رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری)، فتح‌الله بیات (رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی)... ، هم‌چنین نمایندگانی ازطرف سازمان‌ها و نهادهایی همچون معاونت فرهنگی- اجتماعی وزارت تعاون ورفاه اجتماعی، فراجا،صداوسیما، خانه صنعت، معدن وتجارت ایران ودارالقرآن خانه کارگرحاضر بودند ودرپایان نشست اعلام شد که «اعم برنامه‌های پیشنهادی برای هفته کارگر سال ۱۴۰۲ به ارگان‌ها و نهاد‌های مرتبط با برگزاری مراسم کارگر و همچنین استان‌ها وشهرستان‌های سراسر کشور ارسال می‌شود.» (۲)

مرکزروابط عمومی وامور بین‌الملل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی «علی‌حسین رعیتی‌فرد» با اشاره به به نقش کلیدی جامعه کارگری در تحقق شعار امسال خامنه‌ای (مهار تورّم، رشد تولید) گفت: «کارگران به عنوان مهم‌ترین عامل انسانی تولید کالا و خدمات، با اخلاق حرفه‌ای و مهارت‌آموزی حین کار، وجدان و انضباط کاری، نقشی بی‌بدیل در افزایش کارآیی و اثربخشی بنگاه‌های کسب‌وکار، تقلیل بهینه قیمت تمام‌شده محصولات، مهار تورم، رشد و گسترش کمی و کیفی تولید برعهده دارند. رویکرد اصلی هفته کارگر بسترسازی رشد تولید و مهار تورم است». (۳)

۱۴۰۲ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

امیرجواهری لنگرودی : آزادی هرگزداده نشده بلکه به دست آمده است!

آزادی هرگزداده نشده بلکه به دست آمده است!

    امیرجواهری لنگرودی


هدف از تهدیدات رئیس کل پلیس حق به جانب حکومت، احمد رضا رادان، گماشته‌ی فرمانده‌ی درمانده خامنه‌ای، تداوم سرکوب زنان به بهانه‌ی حجاب با شیوه‌هایی خشن‌تر و سیستماتیک و به قول خودشان «جمع کردن بی حجابی»، مقدم بر همه عقب راندن جنبش زن، زندگی، آزادی و بازپس گیری دستاورد خیزش انقلابی در این حوزه است.

حال این پرسش اساسی پیش می‌آید؛ آیا زنان جامعه ما عقب می‌نشینند یا پا پیش خواهند گذاشت وهمچنان برای وصول به آزادی و برابری و رودرویی با حجاب و شجاعت را تکثیرخواهند کرد و به مقاومت مدنی در انتخاب آزاد پوشش خود ادامه می‌دهند یا نه ؟

شهر رشت

طی این هفت ماه، زنان جامعه ما با تحمیل واقعیت حضورنیرومند و بیان بی خدشه‌ی خود را با انتخاب آزادی پوشش در دبستان‌ها، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها تا همه‌ی خیابان‌ها و فضاهای عمومی غیر دولتی، نشان دادند. با آزادی پوشش و دور انداختن حجاب، نیمی از جامعه هر روز در ابعاد گسترده و توده‌ای و در مکان‌های گوناگون، زنده بودن روند انقلابی را به نمایش می‌گذارند و نوید امکان واپس‌ راندن حاکمیت درعرصه‌های دیگر به شرط مقاومت جمعی و پیگیر را در روح جمعی می‌دمند.

۱۴۰۲ فروردین ۲۲, سه‌شنبه

سایت اتحاد کارگران انقلابی ایران : در آستانه روزجهانی کارگر پیرامون مطالبات بی پاسخ مانده متحد شویم!

در آستانه روزجهانی کارگر

 پیرامون مطالبات بی پاسخ مانده متحد شویم!


گفتنی است؛ هر مطالبه در صحنه‌ی رویاررویی‌ها و خیابان مطرح می‌شود. وقتی کارگران باید همه‌ی ۳۶۵ روز سال – و حتی ۳۶۶ روز در سال‌های کبیسه – کار کنند، حتی اول ماه مه، روز جهانی کارگر (۱۱اردیبهشت) تعطیلی قطعی و قانونی و با دریافت حقوق کاری نداشته باشند و همچنان استثمار شوند، جمع بست مطالبات بی پاسخ مانده سالیان کارگران برای این روز هم به آسانی فهرست نمی‌شود!

اما وقتی سخن از روز جهانی کارگران به میان کشیده می‌شود، تو گویی همه و همه‌ی مطالبات بی پاسخ مانده و روی هم انبار شده‌ی نیروهای رنج و کار جامعه که سرمایه‌داری حاکم – طی تمامی این سال‌ها – قدمی برای رفع آنها برنداشته، دیگر بار سایه به سایه در برابر سرمایه‌داری حاکم رُخ می‌نماید که چرا و چگونه دیگر بار به طرح آن‌ها برآیند.

اگر بیانیه‌ها و اطلاعیه‌ها، فراخوان‌ها و خبر رسانی‌های چند سال اخیر را که مربوط به روز جهانی کارگر است کنار هم جای دهیم، انبوه خواسته‌ها و مطالبات شمارش شده‌ی این سال‌ها که همه‌ی لایه‌های اجتماعی مزد و حقوق‌بگیران زن و مرد را پوشش می‌دهد، در برابرمان هویدا می‌گردد.

مطالبات زنان سرپرست خانواده، توده زنان کارگر و کارمند، انبوه دختران و زنان کشاورز بر سرِ باغات میوه و چای و مزارع و شالیزارها و گندم‌زارها، درخواست‌های دانشجویان دختر و پسر، مطالبات معلمان زن و مرد، حقوق بازنشستگان، کشاورزان روستائی، فعالان زیست محیطی، وکلا، نویسندگان و اهالی سینما و تئاتر یعنی کارگران فکری؛ کارگران صنایع مادر (نفت- گاز- پتروشیمی- ذوب آهن- ماشین سازی و…) بخش‌های تولیدی و بخش خدمات، مشاغل کارگاهی مانند کارگران کارگاه‌های جوشکاری، کابینت سازی، نجاری و…، انواع مشاغل رانندگی تاکسی- اسنپ شاپ، ساختمانی- تاسیسات و نقاشی ساختمان، کفاشی، خیاطی، بسته‌بندی کالا‌ها و مواد خوراکی، آشپزی، گارسونی- صندوقداری- ظرف شویی، فروشندگی، تورلیدری- مهمانداری، نانوایی، مکانیکی، بنایی، کاشی‌کاری و… ده‌ها حرفه دیگر و مشاغل کاذب که طی دهه‌های اخیر درسایه‌ی توسعه شهرنشینی و رواج مهاجرت به شهرهای بزرگ، پدید آمده و رونق گرفته است؛ مشاغلی مانند بازاریابی که نه نیاز به تخصص و تجربه دارند و نه سرمایه و اندوخته مالی، بلکه تنها لازمه‌شان توانایی بالا در برقراری ارتباط اجتماعی خوب و مجاب کردن مشتری‌هاست.

در گذشته این افراد با آگهی‌های کاغذی روی در و دیوار شهر ابراز وجود نموده، و سعی می‌کردند بازار کسب و کارشــان را داغ نگه‌دارند، اما حالا در سایه اپلیکیشن‌های نیازمندی و سایتهای تبلیغاتی، راحت‌تر از قبل می‌توانند بازار کار خود را مدیریت کنند و خیلی از بیکاران امیدشان به این بازار کاراست. از قبیل: حرفه (داد زنی، تراکت پخش کنی، پلاک محو کنی، جای پارک بگیری، فال گیری، گریه کن مراسم ترحیم، انواع دست فروشی، حرفه شهادت قلابی در دادگاه، همراه بیمار، نوبت فروشی، دعانویسی، کار راه بنداز، مجلس گرم کن عروسی، ساق دوش کرایه‌ای، رنگ کار مرکبات، پیک قلیان چرخانی، خط نگهدار تاکسی، پرستاری از سالمندان در ساعات شب، مسافر جذب کن پایانه‌ها و ایستگاه‌های تاکسی، تابلو دارها،  نگهداری و گردش حیوانات خانگی) و دیگرانی که   حتی در سطح مشاغل تخصصی کار می‌کنند، عموم خواسته‌های‌شان تلنبار شده، و تو گویی روز جهانی کارگر، یگانه فرصت برای فهرست کردن مطالبات بی پاسخ مانده همه‌ی این گروه‌بندی‌هاست.