گفتگو با خانم گلی- بیژن خوزستان و امیر جواهری لنگرودی در باب خیزش انقلابی زن_زندگی_آزادی

https://youtu.be/s0iJukjsxR4?feature=shared

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

خبر مهم

خبرهايی از رنج و سرگردانی خانواده زندانيان امروز از طريق خانواده يکی از زندانيان خبر رسيده که درکنار اخبار مسائل انتخابات و اعتراضات و ... يک امر مهم که از نگاه همه مغفول مانده است، وضعيت انبوه خانواده زندانيان دستگير شده در سطح شهر - غير از افراد سرشناس دستگير شده -است. انبوه خانواده افرادی که گم شده و يا دستگير شده اند جلوی دادگاه انقلاب در خيابان معلم جمع ميشوند و اينقدر دستگيرشده ها زيادند - به ۳ هزار نفر تخمين زده ميشوند- که دادگاه انقلاب هر يکی دو ساعت يک ليست جديد اعلام ميکند. و خانواده ها بايد معطل ليستها بمانند. برخی از آنها از شهرستان آمده اند و تهران را بلد نيستند و همانجا در کنار دادگاه معطل ميمانند شايد خبری از پسر يا دختر دستگير شده شان و يا احتمالا آزادی آنها بگيرند. روبروی دادگاه انقلاب ليستهايی زده اند در باره افراد زندانی و قرارهای صادره برای آزادی آنها که در هر ليست حدود بيست اسم و فاميل آمده است. بعد از ظهر شنبه حدود ۳۵ ليست روی ديوار قرار داشته است. گفته شده که ديروز صبح انبوه خانواده ها که از جواب ندادن دادگاه کلافه شده بودند به عنوان اعتراض وسط خيابان معلم ميروند که ماموران با زور آنها را کنار ميزنند و از بالای دادگاه هم از آنها فيلمبرداری ميشده است. درکنار زندان اوين هم همين تجمع ديده ميشود و عده زيادی از خانوده ها بويژه شهرستانيها همان جا روی خاکها و يا زير پل بزرگراهی که از کنار زندان ميگذرد اطراق کرده اند و منتظر دريافت جواب و ردپايی از زندانی شان هستند. برخورد ماموران دادگاه و زندان با خانواده ها تند است وگفته ميشود گاهی اوقات نيز خبر مرگ برخی از مفقودی ها را به عزيزانشان ميدهند و در محل ديگری جنازه عزيزشان را به شرط شلوغ نکردن و آرام دفن کردن ميدهند. همچنين برخورد دادستانی - مرتضوی - و معاونت امنيت تهران - حداد - با خانواده ها خوب نيست . و بويژه مرتضوی با مسخره کردن و طعنه و تمسخر با خانواده ها برخورد ميکند . بسياری از جوانان دستگير شده که پس از مدتی با وثيقه آزاد شده اند گفته اند در بدو دستگيری و يا يکی دو روز اول که خارج از اوين نگهداری ميشده اند کتک خورده اند. هم چنين دختران و زنان دستگير شده در جايی به نام بند نسوان ۲ تگهداری شده اند و به قدری تعدادشان زياد بوده که از برخی زندانيان عادی برای بازجويی بدنی و يا دادن سرويس به آنها استفاده ميشده و رئيس بند نيز مرتب به مسئولين ميگفته ديگر جا نداريم و زندانی جديد نفرستيد و يا عده ای را آزاد ميکرده اند تا جا برای افراد جديد باز شود.

هیچ نظری موجود نیست: