همين الان از تظاهرات ميآيم. فقط ميتوانم به شجاعت مردممان آفرين بگويم. در حالي كه صدها نيروي نظامي منطقه انقلاب را
محاصره كرده بودند جمعيت ميدان و خيابانهاي دانشگاه را پر كردند. سيستم ماموران قطع رابطه بين گروههاي مختلف بود تا به هم نپيوندند اما خود همين منجر به اين شد كه با پراكنده شدن مردم به چهار سو تمام منطقه سرشار از تظاهرات شد. دستههاي پانصد نفري شعار ميدادند و تظاهرات ميكردند. خشونت رژيم طبق معمول وحشتناك بود اما احساس ميكردي كه مانند شبيه خونين هفته پيش نبود. تيراندازيهاي هوايي بود وبيشتر به ارسال گاز اشكوار مبادرت ميكردند و مردم هم با آتش زدن آشغالها پاسخ ميدادند. هدف نيروهاي نظامي ارعاب و ترساندن بود. به همه حمله مي كردند و با باطوم ميزدند. در چند جا جوانها را با باتوم خونين و مالين ميكردند. دختر بسيار ريزنقشي را چنان زدند كه بيهوش شده بود. تعداد زياد سروكله خونين شده بود. كاملا نيروهاي نظامي خسته و عصبي و مضطرب بودند. بيشتر گارد سپاه بودند و نه گارد ويژه. با موتورهاي قرمز خود ويراژ ميدادند و مردم را زير ضرب چوب ميگرفتند. جمعيتي كه من با آنها فرار ميكرديم به سمت اميرآباد رفتيم. تمام مردم از ختنه ها بيرون آمده بودند و يكصدا شعار مرگ بر ديكتاتور ميدادند. چند موتور نظامي را هم مردم آتش زده بودند. تقريا اكثر تظاهر كنندگان ماسك زده بودند تا شناسايي نشوند. تقريبا درسهاي تجربيات قبلي را دارند به كار ميبرندو. هنوز روحيه مردم تهاجمي نيست و بيشتر تدافعي و آزار و اذيت است. مركز تظاهرات از جنوب اطراف انقلاب تا جمهوري و از شمال تا اميرآباد و از غرب تا دانشگاه دامپزشكي و شرق تا وصال شيرازي بود. نميتوانم ميزان جمعيت را بگويم اما گمان ميكنم بالاي ده هزار نفر بود. شعارها الله اكبر مرگ بر ديكتاتور مرگ بر اين دولت مرد فريب مرگ بر جنتي مردمفريب. در مجموع با موفقيت اين تظاهرات را مردم تهران با افتخار برگزار كردند / درود به همه همشهريانم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر