اصغر آقا بیا بهار آمد
هادی خرسندی
اصغر آقا بیا بهار آمد/تحت حفظ دو پاسدار آمد/آمد از راه ماه فروردین/از همانجا روانه شد به اوین/عطر گل در کمیته شد محکوم/منتقل شد به جای نامعلوم/موقع بازجویی از بلبل / شد سئوال از روابطش با گل/قاضی دادگاه اسلامی/تبر و داس را شده حامی/گفت ما می زنیم از ریشه/گل فکر و گیاه اندیشه/کرده تمدید حاکم موذی/حکم حبس نسیم نوروزی/با صبا گفت قاضی عوضی/که به یاران به عاشقان نوزی/گفت بر ما بوز نسیم صبا/خفه مان کرد باد زیر عبا/گفت فصل بهار مغضوب است/دهه ی فجر خار و خس خوب است/گفت خصم شکوفه باید بود/دوستدار علوفه باید بود/گفت ما قاضیان شرع نبی/سال را پیش می رویم عقبی/گفت ما سال نو نمی خواهیمپ/یشرفت از جلو نمی خواهیم/گفت هرساله ما دعا کردیم/که دوباره به غار برگردیم/اصغر آقا بیا بهار آمد/دشمنش از زمان غار آمد/اصغر آقا بیا بهاران شد/دشت و صحرا شکوفه باران شد/دف بزن نی بزن برقص و بخوان/از کمر میوه های قر بتکان/تا بهاران خجسته تر باشد/کام جانت پر از شکر باشد/ای بهار ای شکوه فروردی/نوه چه خوب آمدی چه خوش گلدین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر