تاریخ را به فراموشی نسپاریم
به اعتبار۱۸تير۱۳۷۸، درهیجده (۱۸) سالگی جنبش دانشجویی
امیر جواهری لنگرودی
=========
یادآوری:
به اعتبار۱۸تير۱۳۷۸، من این مقاله را در دهم(۱٠) تیر ۸۴ ۱۳ یعنی دوازده (۱۲) سال پیش نوشتم . مقاله طولانی
ایست که بیشتر به فضای سیاسی آن سال ها مربوط است در هیجده تیر۱۳۷۸یعنی هیجده سال پیش در چنین
روزی، جنبشی در برابر چشمان مردمان ما متحق شد. شعارهای طرح شده دانشجویان و سطوح مطالبات
آنان ، عدم توجه به آن و خاصه روشدن دگر باره پرونده جنایت کارهمشهری ما بعنوان «
فرهاد آذرارجمند » ، برزگ چماقدارو قمه کش شهرمان از آنسرمحله ، که به جبهه
کردستان رفت و جنایت آفرید و بعد به زعامت این و آن کمیته و بعد تربه سرداری و
سرپرست سابق نیروی انتظامی تهران بزرگ رسید.
عکسی که تازه به دستم رسید و فرهاد در سال ۱۳۶۶ در کردستان بعنوان عوامل سرکوب سپاه در کنار همپالگی های خود عکس یادگاری گرفتند فرهاد در مقطع فرماندهی نوپو در عملیات سرکوب کوی دانشگاه و بعد تر ر دادگاه که در کنار دیگر فرماندهان همه و همه تبرئه شدند . دوست ارسال کننده عکس اخیر نوشته بود : « صورتش رو عمل زیبایی کرده، عمل بینی و کشش پوست صورت و خلاصه رنگ وبوی امروزی گرفته و ظاهرا کارخانه پلاستیک سازی در چابکسر یا کلاچای دارد و حسابی به کار اقتصادی روی آورده وبمانند دیگر فرماندهان سپاه، شبکه ای از تجارت را راه اندازی کرده است »
نخستین جلسه محاکمه مهاجمان به کوی دانشگاه تهران با حضور خبرنگاران در شعبه هفتم دادگاه نظامی تهران بر گزار شد .
به ضممیه عکسی از او و بردار دیگرش به
نام محمود آذرارجمند که "
محمود در عملیاتهای بسیاری شرکت نمود.حاج محمود چندی بعد فرماندهی تیپ اطلاعات
و عملیات لشگر۲۵ کربلا را
بر عهده گرفت و سرانجام در روز پنجشنبه مورخه ۹ دی ۱۳۶۱ در سن ۲۵ سالگی در کردستان کشته شد" دوستی برای من از ایران فرستاد. ارسال
کننده عکس یاد آور شد: « برادر کثیف تر از خود فرهاد، که از خودش بزرگتر بود ،
لباس آخوندی پوشیده بود و در لوای این لباس چه بلا ها سر دخترهای جوان مردم در
نیاورد و چند سال پیش بر اثر بیماری تومور مغزی فوت کرد» .
تلاش این دوستان این است که عکس های این جانوران ماقبل
تاریخ را برایم ارسال دارند . من جز تشکر و سپاس چیزی ندارم که به این دوستان
تقدیم کنم . جز همین مقاله " ناقابل ام " را به استواری آنها در
رساندن اخبار شهرمان لنگرود به من ، و همه راست قامتان کشورم تقدیم می کنم .
******
مقاله : راه
بگشائيم، ۱۸تيرمی رسد!
امير
جواهري لنگرودي
۱٠تير۸۴
amirjavaheri@yahoo.com
============
به اعتبار۱۸تير۱۳۷۸، من این مقاله را در دهم(۱٠) تیر۱۳۸۴ یعنی دوازده (۱۲) سال پیش نوشتم .
این مقاله را به اعتبار آن خیزش عظیم و گسترده و
محکومیت جنایات فراموش نشدنی امثال فرهاد آذرها ، که قداره کشی های او دردهه ۶۰ همواره در برابر چشمانم رژه
میرود ؛ بخش هایی از مقاله را در سالگرد هیجده (۱۸) تیر و گرامیداشت این جنبش
دانشجویی ، از آرشیو سایت دیدگاه ، برای دوستان فیس بوکی ام می آورم :
تمام مقاله را
می توان در لینک زیر خواند :
http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=5374
********
|
هنوزتب
انتصابات رياست جمهوری فروکش نکرده به ۱۸تير۸۴ نزديک می شويم.
هفت سال پيش در۱۸تير۱۳۷۸، خيزشی ازميان دانشجويان سربرآورد، که بيان اعتراضی آنان درتاکتيک بهره گيری ازامکانات قانونی گشوده شده بعدازدوم خرداد۱۳۷۶ بود.... باری درميان " شب تاریک وبیم موج وگردابی چنين هائل "( حافظ) مردمان کشورمان باامواجی ازبيم وهراس فراهم آمده ازبختک سوم تير۸۴ روبرو می گردند.هاشمی رفسنجانی درپای صندوق رای درروزجمعه۲۷خرداد۸۴ می گوید:" اگرشکست خوردم ، می ایستم وازانقلاب دفاع می کنم" ( خبرگزاری ایسنا )۰ درچنین فضای آفریده شده نظامیان بازنده – قالیباف و رضایی -- به کارنظامیگری ورتق وفتق امورخویش روی آوردند وورشکسته گان به تقصیر-- کروبی ، معین ورفسنجانی -- به کارحزب سازی و جبهه سایی ها ، به روغن کاری چرخ دنده های بی رمق خود، به چانه زنی درگردشند....
درست
درچنین شرایط و فضایی استکه ؛ دانشجویان مستقل وآزادیخواه که تحریم انتخابات را اعلام
داشتند امسال نیز چون گذشته درهنگامه هفتمین سالگرد ۱۸ تير۷۸، به مبارزه و رودررویی با نظام کشانده می شوند تا یاد
آنرا را گرامی بدارند.
توحش و وحشیگری عوامل کمیته و نوپودر حمله به کوی دانشگاه و ضرب و جرح اطاق به اطاق دانشجویان و خونریزی وبهم ریختن همه موجودی دانشجویان و سر به نیست آنان و ....
محسن جمالی دانشجویی که یک چشمش را ازدست داد
دانشجويان
برای مطالبات ودادخواهی های خون های برزمين ريخته و آزادی زندانيان سياسی وورق
زدن پرونده به بايگانی سپرده شده۱۸تير ۷۸، ناگزیربه تکرارهمه آن مطالباتی اند که دردوران خاتمی
توسط حکومت گران به هیچ انگاشته شده وهربارکه برای طرح آن فرصت یافتند ، به خشن
ترین شکل ممکن سرکوب و دستگیرشدند . اگردانشجویان به خيابان آيند. ماباامواج
پرچالش رودررويی هاتا حدی گسترده ترازگذشته ، روبرومی گرديم.
خيزش ۱۸تير۷۸،که باید آنرا تاوان کشف قتل های سیاسی نویسنده گان
وروشنفکران لاییک دردوران ریاست جمهوری خاتمی واولين شورش وسيع وتاحدی عمومی
وخودبرانگيخته برعليه رژیم اسلامی
دانست . دانشجو.یان درفاصله شش روزدرتهران وبعد تردرتبریز، مشهد،اصفهان،
شیرازوگیلان باشعارهای :
مرگ براستبداد/ زنده بادآزادی--
زندانی سياسی/ آزادبايدگرد -
جنايت جنايت / زيرعبای رهبر-
استقلال ،آزادی ، جمهوری مردمی
خواست هردانشجو/ یک رهبرپاسخگو
– خامنه ای حیا کن/ سلطنت
رارهاکن
مرگ برمثلث خاین ودزد وجانی / خاتمی ، خامنه ای و رفسنجانی
–
خطیب ورشکسته / برگرد به باغ پسته"
تمامی پایه های اصلی نظام را موردحمله
قراردادند.
وقتی
شورای امنيت ملی کشوربه زعامت محمد خاتمی رئيس جمهور۲۰ميليونی به شورنشست تا راه سرکوب خيزش شش روزه را
بيابند۰ خيزشی که ترس ووحشت را دردل
جانيان کاشت وآنان را بدون کمترین گذشتی به سرکوب خشن همراهی های مستقل فرزندان
مردم درسطح دانشگاه ها متوجه نمود۰ سرکوبی که توسط رفسنجانی به دقت فرموله گرديد وگفت :
" به عمود خيمه نظام اهانت شد واينان ازخط قرمزها گذشتند ، برای اولين
باراست که دراين سطح جسارت شد" وخاتمی به عنوان مسئول اجرايی با کرشمه مردی
همیشه "خندان" به نظاره نشست و دست رودست گذاشت تاعمله لباس شخصی ها ،
خیزش خيابانی دانشجویان را ميخکوب نمايندوفوج دستگيری هارا به سطح بالای یک
هزارنفر، به رهبرگزارش کنند!
خیزش ۱۸تير۷۸ هرچند سرکوب گردید ولی درس های ازخود برجا نهاد که
باید ازآن آموخت و برای باز یافتن آن دنبال فرصت ها و شکار لحظه ها بود.
آنچه ما ازفردای ۱۸تير ۸۷ شاهد بوديم ، اينکه دانشجويان با مشاهده بی عملی وبی خاصيتی اصلاح طلبان ، با ضربآهنگ تندتری ازآنان کنده شده وازپوشش حرکات قانونی به تحرکات " فراقانونی " روی آوردند۰ هرساله وزن حرکات مستقل با شتابی چشم گيرتر و دراشل سراسری عمدتا درسطح دانشگاه ها، افزايش يافت
بر اين پايه يکی از ويژه گی اعتراضات دانشجويان،
اهميت سراسری شدن سريع حرکت آنها بوده که توانست تا حدی همدلی اقشارديگراجتماعی
راباخودهمراه گرداند.
در ۱۸تير ۷۸ تحرکات اعتراضی وخيزش دانشجويان نشان دادکه اصلاح
طلبان درون وبرون نظام ، حاضرنشدندکه اقدامات جنايتکارانه قتل های سياسی موسوم
به قتلهای سياسی زنجيره ای و يا حمله به کوی دانشگاه را بعهده گيرند۰ وقتی دانشجويان بر خواسته
های خود پای کوبيدندو پيشروی بسوی جنبش توده ای و دادخواهی را پيش گرفتند۰ دستگاه ولايت وشخص خامنه ای
برای حفظ "عمودخيمه نظام "از بسيجيان و عوامل سرکوبش خواست به خيابان
ها ريزند ودانشجوومردم نيازمندبه حرکت درآمده را مرعوب و منکوب کنند۰ بدين ترتيب زندان ها از
جوانان پرشوروجسور ورها شده ازقيد وبند حاکميت ودو خرداد پُرشد. زندان ، شکنجه
وشکستن روحيه پرصلابت دانشجوی معترض ، بگیر وبه بند دراغلب شهرهای دانشگاهی همه
گيرگردیدودرتبريزدختران دانشجوی دستگيرشده رادر وضعيت فضاحت باری درسطح خيابان
ها گرداندندوبه روی دانشجويان آتش گشودند.
درهفت سالگی بلوغ اين جنبش ، ميتوان گفت : خيزش ۱۸ تير۷۸ مي توانست به جلوخيز برمي داشت ، اگر همدلی مردمان بی
چيز و گرسنه و توده های محروم و تهيدست را با خود همراه مي کرد۰
اگر جنبش دانشجويی به راه مستقل خويش گامی بلند
و پرتوان بر می داشت و دامنه حرکت اش را به درون زنان ، معلمان ، کارگران
وزحمتکشان می کشاند و با اقدام مستقيم عليه حکومت بدون چشم داشتن به اين وآن
جناح به پيکار بر می خواست ۰ صد البته اين چه انجام نیا کارها در آن شرايط که
اربابان قدرت کمر به قتل و نابودیاین فرزندان رنج و کار بسته بودند ، پرهزينه می
نمودولی اگر خود را درهمان شرايط می گسترد ، دشمن را به هراس می انداخت وازتمرکز
سرکوب اوباشانه رژیم بر روی دانشجو می کاست و از سوی ديگر دامنه تعرض و تحرک خود
را نيز وسعت می بخشيده
امروز بزرگترين درس فرا گرفته از آن روز، پراکندن قدرت دشمن ، در گره خوردن با لايه های گسترده اعماق جامعه و مزدوحقوق بگيرانی است که سال های سال در زير دست وپای چرخه سرمايه له می شوند و راه آسايش و زندگی را بر خود تنگ می بينند۰
نيروی دانشجوی مان باخيزبرداشتن به درون اين
نيروی عظيم برپايه سازمان دهی ارتباطات و مراودات فکری هر چه گسترده تر در ميان
جريان های مختلف جنبش مطالباتی بی چيزان برای نان وکار، آزادی وبرابری ، سرانجام
تلاش برای ارتقاء سطح عمومی دانش خودآگاهی ازضرورت های عاجل وحياتی مبارزه برای
دانشجويان می تواندباشد.
از روزی که سرکوب عريان و سکوت اصلاح طلبان در
برابرخیل گسترده دانشجویان در پهنه دانشگاه ها وخیابان ها قد کشيد ۰ شعار " حاکميت قانون
" در درون جامعه رنگ باخت و خود به عامل کند کنده ای دربرابر پيشروی مردم و
بدست آوردن مطاليات همه کسانی که به جنبش خيابانی کشيده شدند بدل گرديد۰ مشخص ساخت نه استتار و جا
گرفتن پشت شعار " حاکميت قانون " بلکه حرکات فرا قانونی و تاکيد بر
حاکميت مردم است که جنبش توده ای را می تواند به صف کشد و در مقياسی نسبتا بزرگ
در برابر کليت نظام به چالش وا دارد۰
امروز بيش ازهرموقع تنها ازطريق مبارزات
فراقانونی است که می توان راه پيشروی را برای جنبش براندازی
هموارساخت۰شعاری تا به امروز اصلاح
طلبان درون وبرون نظام مخالفت خويش را با آن بار ها به نمايش گذاشتند.
دانشجويان با درس آموزی ازآنچه درطول تمامی
سالهای سياه حاکميت ارتجاعی بر سرشان آمد۰بايداين را دریافته و فرا گرفته باشند؛ بايد برای سفت کردن پايگان
خويش، بيش ازهرچيز، به
سازمان یابی تشکل های مستقل خويش
پای کوبند و درست همين توقع وتاکيد برحق تشکل يابی رابرای ديگرطبقات محروم
نيزنشان گيرند۰فشارنظری برای اقدام عملی
چنين تشکل های مستقل وآزاد، و احياء تشکل های ثبت نشده و پيشروی آنها جمهوری
اسلامی را وادار به عقب نشينی می کند.کانون نویسنئگان تبلوراین چالش
است.
از روزی که به فرمان سران
رژیم اسلامی درتهران ، عوامل حزب الله و " زهرا خانم
"به دفتر کانون نويسنده گان
يورش بردند واموالش را غارت کردند و درب آنرا بستند ۰ سعيد سلطانپور را از جشن عروسی اش به قربانگاه کشاندند واعدامش نمودند . کانون نويسنده گان يک
لحظه خود را تعطيل نساخته است و با پيشروي وعقب نشينی همواره تلاش اش را برای
تثبيت موقعيت خود بعنوان تشکلی مستقل بکار می گيردو در اين راه هزينه بس سنگينی
را نيز با از دست دادن محمد جعفر پوينده و محمد مختاری، علایی، زال زاده، غفاری و ديگران پرداحته است ۰
کارنامه دانشجویان مبارزوترقیخواه امروز بعد ازچندين سال تلاش ،
با سرمایه و دارایی دهها وبلاگ و نشريه اينترنيتی و پايگاه خبر رسانی به ثبت رسیده است و این اندوخته کمی نیست۰ تجمع تدارک نظری و سياسی و
طبقاتی بين آن دسته از دانشجويان چپ و سوسياليست به شيوه سنجيده ، منعطف و نقشه
مند ، می تواند کارپايه اتحاد بزرگ چپ سوسياليستی را با حفظ انديشه های مستقل هر
گرايش سوسياليستی در درون يک ظرف متحد برپايه اشتراکات وحفظ اختلافات به
سرانجامی گران قدر و مطلوب در سطح سراسری
درمقابله با هر نوع تجاوز ارتجاع حاکم وسلطه طلبی سرمايه خارجی به سنگری سترگ
درکنارکارگران وزحمتکشان و لگدمال شده گان شهری وروستایی بدل سازد۰ فعالان بصير دانشجوی مان
بايددرهفتمين سالگرد۱۸تير۷۸، صف مستقل سازمان يابی خود را در برابر فاشيسم حاکم
به صف کشند وبا جنبش
عظیم گره خورند . اين کاری است که ازشما بر می آيد۰ چنين
باد!
سند ضمیمه
رای دادگاه متهمان کوی دانشگاه اعلام
شد!
شعبه هفتم دادگاه نظامی یک تهران، دیروز حکم برائت فرهاد نظری
سرپرست سابق نیروی انتظامی تهران بزرگ را اعلام کرد.
فرهاد نظری و 19 نفر از پرسنل نیروی انتظامی، در پی اعلام شکایت دانشجویان دانشگاه تهران، سال گذشته به دادگاه فراخوانده شدند. نظری با سه عنوان تهام، شامل ورود غیرمجاز به کوی دانشگاه، لغو دستور مقام مافوق و نیز ایجاد جو بدبینی علیه نیروی انتظامی، در دادگاه نظامی محاکمه شد. نظری و سایر متهمان، متهم بودند که در جریان حوادث کوی دانشگاه در روزهای 17 و 18 تیرماه 1378، با ورود به کوی دانشگاه نسبت به ضرب و شتم دانشجویان و تخریب اموال آنان و اموال دانشگاه اقدام کرده و موجبات ایجاد جو بدبینی علیه نیروی انتظامی را فراهم آورده اند. در پی 15 جلسه رسیدگی به اتهامات این عده از پرسنل نیروی انتظامی، فرهاد نظری از هر سه اتهام انتسابی تبرئه شد. بقیه ی متهمان نیز جز دو نفر، از اتهام ایراد ضرب و شتم و تخریب تبرئه شدند. فرهاد ارجمندی به اتهام لغو دستور به دو سال حبس و اروجعلی ببرزاده به اتهام سرقت ماشین ریش تراش با احتساب دوران بازداشت به 91 روز حبس به انضمام یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد. بر اساس حکم دادگاه نظامی مقرر شده است که از بیت المال به 34 نفر از دانشجویان مضروب این حادثه، دیه پرداخت شود. بر اساس همین حکم، دادخواست ضرر و زیان شکات و وکلای آن به علت خارج موعد بودن رد شد. رسیدگی به اتهامات این متهمان که از بهمن ماه سال 78 آغاز شد، در خردادماه امسال پس از 15 جلسه رسیدگی خاتمه یافت و حکم آن سه روز پس از سالگرد واقعه ی کوی دانشگاه صادر شد.
https://haghighatnews18.files.wordpress.com/2010/07/picture-07311.jpg
|
گفتگو با خانم گلی- بیژن خوزستان و امیر جواهری لنگرودی در باب خیزش انقلابی زن_زندگی_آزادی
https://youtu.be/s0iJukjsxR4?feature=shared
۱۳۹۶ تیر ۱۸, یکشنبه
امیرجواهری لنگرودی : درهیجده (۱۸) سالگی جنبش دانشجویی ۱۸تير۱۳۷۸ را به فراموشی نسپاریم!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر