گفتگو با خانم گلی- بیژن خوزستان و امیر جواهری لنگرودی در باب خیزش انقلابی زن_زندگی_آزادی

https://youtu.be/s0iJukjsxR4?feature=shared

۱۳۹۹ خرداد ۲۴, شنبه

امیر جواهری لنگرودی : مبارزات کارگران اعتراضات و اعتصابات در اردیبهشت ۱۳۹۹با عنوان : کارگران و زحمتکشان ایران در دو راهی جان و نان ! کارگران می گویند: ما زندگی نمی کنیم؛ ما زنده مانی می کنیم!



کارگران و زحمتکشان ایران در دوراهی جان و نان!
کارگران می گویند: ما زندگی نمی کنیم؛ ما زنده مانی می کنیم!
(بخش اول)

امیرجواهری لنگرودی
دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ برابر با ۰۴ می ۲۰۲۰



موج اعتراضات کارگری در دوران کرونایی طی ده روزی که گذشت :
اربابان زر و زور و ذینفعان نظام، برجان و تبار طبقه ما چنگ انداخته و امنیت شغلی و معاش کارگران و زحمتکشان را سلب و آنان را به فلاکت دچار کرده اند. ابعاد فلاکت در حدی است که اکنون در توصیف دوران بحران کرونایی و ویرانی وضعیت موجود، به در راه بودن انفجار گرسنگی اشاره می شود.
درمقطع روز جهانی کارگر و در شرایطی که مجال هر نوع تجمعی از کارگران سلب شده بود، از گردهم آیی ۰۰۰ ۳ کارگر زغال سنگ معدن کرمان و راهپیمایی آنان خبر رسید. کارگران مرگ در اثر کرونا را به واگذاری معدن به بخش خصوصی ترجیح دادند و دست به تجمع زدند.
بحران کرونا رشد بیکاری را به شکل فزاینده ای گسترش داد. در این رابطه روزنامه شرق در مطلبی درباره وضعیت بد معیشتی و بیکار شدن کارگران در اثر کرونا و بی‌عملی نظام نوشت: « در ۱۰روز گذشته دست‌کم ۱۰۰هزار کارگر در سه استان مازندران، گلستان و لرستان از کار بی‌کار شده‌اند و نزدیک به ۶۵ هزار نفر هم در مازندران، قم، کرمانشاه، چهارمحال‌ و ‌بختیاری، مهاباد و سبزوار برای دریافت بیمه بی‌کاری نام‌نویسی کرده‌اند. این فقط بخشی از آماری است که مسئولان محلی این شهرها و استانها اعلام کرده‌اند.ازوضعیت آماری دیگر استانها خبری در دست نیست.» این روزنامه افزود: « در مازندران و بنا به گفته مسئول انجمن صنفی کارگران ساختمانی ۸۰ هزار کارگر ساختمانی از کار بیکار شده‌اند. کارگران در بسیاری از مخارج اولیه خود نظیر اجاره مسکن و تأمین مخارج روزانه درمانده‌اند. دولت با وجود وعده‌هایی که در زمینه حمایت از کارگران در شرایط فعلی داده؛ اما هنوز ریالی به کارگران تعلق نگرفته است، می‌گوید که در آستانه روز کارگر، شاهد وخیم‌ترین وضعیت معیشتی برای کارگران هستیم.»


فروپاشی اقتصادی و اجتماعی در راه است و ابر شورش اعتراضی اجتناب ناپذیر می شود.
وضعیت موجود نشان می دهد؛ فروپاشی عمومی اقتصادی و اجتماعی در راه است و ابرشورش اعتراضی اجتناب ناپذیر می شود. جهان صنعت نوشت: « در سایه کرونا قیمت کالاهای اساسی مردم رو به افزایش است و روزانه یا هفتگی چیزی حدود ۵ تا۱۰در صد بر قیمت کالاها افزوده می شود و همین مساله در کنار سایر تبعات اقتصادی کرونا مقاومت و تاب آوری مردم کشور را کاهش داده است.
اکنون تبعات اقتصادی کرونا و تبعات اجتماعی بیماری در کشور نمایان شده و فروپاشی اقتصادی و سپس فروپاشی اجتماعی در آینده نزدیک غیر قابل اجتناب خواهد بود و این مساله در کنار مطالعه منحنی روند اعتراضات مردمی در کشور درسال های ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸ بروز مجدد نارضایتی های اقتصادی و اجتماعی در جامعه و کشیده شدن آن به سطح خیایان ها را طی ماه های آینده در پی خواهد داشت. البته این بار اعتراضات شدید تر و همراه با خشونت خواهد بود و می توان از آن به عنوان یک ابرجنبش اعتراضی در کشور یاد کرد که بشتر فرودست ومتوسط جامعه در آن حضورخواهد داشت.»
کرونا به فروپاشی اقتصادی شتاب داد و کارگران اصلی ترین قربانیان آن بودند که گرفتار بیکاری و فقری مضاعف شدند.
 عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی گفته: «برآورد می‌شود بحران کرونا به بیکاری ۳میلیون شاغل موجود و تعطیلی هزاران کارگاه و بنگاه کوچک و متوسط بیانجامد که ممکن است برای مدت‌ها نتوانند فعال شوند. بسته یکصد هزارمیلیاردی دولت و جدول توزیع آن هیچ تناسبی با میزان عمق فاجعه ندارد.»
دررابطه با افزایش بیکاران، مرکز پژوهش‌های مجلس با انتشار گزارشی درباره پیامدهای اقتصادی بحران کرونا یادآور شد که: « بین ۲.۸ میلیون تا ۶.۴ میلیون تن از شاغلان به خاطر این بحران برای دوره‌ای، شغل خود را از دست خواهند داد.» روزنامه اعتماد نوشت:« وجود تحریم های خارجی با مدیریت نادرست داخلی در هم آمیخته و شرایط را به مراتب برای فعالان این صنعت سخت تر کرده است.» الیاس حضرتی، نماینده مجلس در خصوص تعطیلی کارخانه های خودروسازی و قطعه سازی در طی چندماه گذشته توضیح داد: «در چند ماه گذشته، ۴۰ درصد قطعه‌سازان تعدیل نیرو داشته‌اند و تحریم‌ها و شوک‌های قیمتی در بازار ارز تاکنون بیش از ۱۰۰ کارخانه قطعه‌سازی را تعطیل و تعداد ۲۰۰ هزار نفر از قطعه‌سازان را بیکار کرده است!»
اما در شرایطی که فرو رفتن در بی آینده گی هولناک تر متوجه اردوی چند ده میلیونی رنج و کار جامعه شده، غارت هر چه بیشتر منابع هم سهم مدیران نظام شده است. «رئیس دیوان محاسبات گفته:« در بررسی حقوق‌های نجومی در سال ۹۷ و بعد از بررسی دیوان محاسبات مشخص شد یکی از مدیران دولتی ۵۳ میلیون تومان حقوق ماهیانه دریافت کرده است.»*
یک مدیر در ماه حقوق دریافتی‌اش ۵۳ میلیون است، اما دستمزد کارگر از خط مرگ از گرسنگی نباید بالاتر بیاید وگرنه بهره کشان و غارتگران فریاد نداری سر می دهند و شاهدیم که آنان چگونه در سه جانبه گرایی کذایی شورای عالی کار با تعیین دستمزد ناعادلانه امسال زندگی کارگران را تباه تر کرده اند.
منطق این تباهی را از قول حسن روحانی چنین نوشته اند که گویا گفته:« اگر دو میلیون نفر هم از کرونا بمیرند بهتر از آن است که سی میلیون گرسنه به خیابان ها بیانید!»
سکوت ناشی از کرونا، به نوعی آرامش قبل از توفان است، در پسا کرونا مطمئنا بحران‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی می‌توانند آنچنان شدت یابد که نتایج سحرش از دل همین اعتراضات موجود گرد آمده در سلسله گزارشات «روز شمار کارگری هفته» می‌توان شاهد بود! و تازه این مشتی از خروارهاست که خبری می‌شود؛ نارضایتی‌ها و اعتراضات کارگران بسی بیش از این‌هاست.
منبع :
*( عصر ایران ، مهرداد خدیر، رییس دیوان محاسبات کل کشور، گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۷ را به مجلس شورای اسلامی ، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۹)



==========


روزشمار مبارزات کارگران ایران درده روز

 (۱۰تا ۲۰اردیبهشت۱۳۹۹) - بخش دوم
کارگران و زحمتکشان ایران در دوراهی جان و نان!
     امیرجواهری لنگرودی                                                                  جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ برابر با ۱۵ می ۲۰۲۰




دربازشماری رخدادهای جنبش کارگری ایران، پیشتر فهرست ده روزۀ اول اردیبهشت ۹۹ را انتشار دادم که حاوی  ۸۸مورد اعتراض بود*. در ده  روزۀ  دوم اردیبهشت ماه جاری، بیش از۶۰ مورد اعتراض درعرصه‌های گوناگون فهرست شده است.
نکات مهمی که در دورۀ بحران کرونایی مطرح است، توجه به بحران عمومی اقتصاد کشور است که در زمینۀ قیمت ارز، تورم نرخ سهام در بورس، فروش سهام عدالت و سقوط قیمت نفت خود را نشان می‌دهد.
علیرغم اعتراضات گسترده دورۀ گذشته در سندیکای نیشکر هفت تپه، صنعت فولاد اهواز، کارخانۀ هپکو و آذر آب اراک، سهام شستا را در بورس فروخته و در ادامه سیاست خصوصی سازی سایر منابع کشور را نیز به شکل افسار گسیخته‌ای در طبق اخلاص گذاشته‌اند و همچنان بی پروا به اسم واگذاری و خصوصی سازی غارت می‌کنند.
آتش خشم برخاسته از بحران کرونا در گرسنگی و فقر کارگران به زبان اعتراضات و بی اعتبار شناختن «نظم» موجود تبدیل شده است. خشم فروخفتۀ طبقۀ کارگر ایران که قبل از روز کارگر امسال آغاز شده بود، متبلور در اعتراضات جدید ادامه دارد!
در موج جدید اعتراضات دو روند کم و بیش متضاد را می‌توان تشخیص داد. از یک سو مرکزگریزی اعتراضات از تهران و مراکز صنعتی استان‌ها به شهرهای کوچک، و  از سوی دیگر گسترش اعتراضات در گروهبندی‌های گوناگون اردوی کار است! از آنجا که نیازهای حیاتی که پایه این اعتراضات است بی پاسخ مانده، اعتراضات ادامه دارد و  سر باز ایستادن ندارد.
در دورۀ بحران کرونایی، موج وسیع اخراج و بیکارسازی‌ها به شکل عریانی خود نمایی می‌کند و رقم آن سونامی بیکاری در ایران را گسترده تر و نیرومندتر کرده است.
موج تازه‌ای از اعتراضات مطالباتی علیرغم شرایط کرونایی که اکنون شاهد آن هستیم بدنبال خطر فلاکت گسترده‌ای است که دامن تمامی اردوی چند ده میلیونی جامعۀ ما را از مدت‌ها پیش گرفته بود و کرونا، همانگونه در جهان آسیب اصلی و عمومی خود را متوجۀ طبقات محروم و لایه‌های پایین و حاشیۀ شهرها و افراد مسن نمود، در ایران نیز دامن گستر همۀ این لایه‌ها شده و در نطقۀ جوشش خویش، کارگران و زحمتکشان شهری و روستایی، کاسبکاران جزء، صنوف و دست فروشان، زنان سرپرست خانوار، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، جمعیت چند میلیونی بیکاران که به نحوی کارگران دیروزند، کارگران قراردادی و روزمزد، کارگران ساختمانی و... را عمیقا متأثر ساخته است.
آیا راه‌های لازم و موثر برای پاسخگویی نسبت به توقعات و نیازهای روزمرۀ طبقۀ رنج و کار جامعه، در دل بحران اقتصادی که گسترش تحریم‌های امپریالیستی، و ناکارآمدی حاکمیت ایجاد کرده‌اند، می‌توان شناخت و برای برون رفت از آن و مبارزه با خطر فلاکت موجود نشان داد؟
ما پیشتر نیز در این باب گفتیم و نوشتیم و باز تکرار می‌کنیم: برای پاسخگویی به معیشت روزمرۀ تودۀ نیازمند، باید به مصادرۀ دارایی‌ها و اموال تمامی مراکز ثروتمند همچون: آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، فیضیه و مدارس مذهبی، بنیاد ١۵ خرداد و ده‌ها نهادی که از بودجۀ سالانۀ دولت، میلیاردها تومان پول به جیب می‌زنند، به نفع همین مردم نیازمند پرداخت.
مردم دریافته‌اند که برای وصول تمامی مطالبات بی‌واسطه و فوری خود اعتراض نمایند. سرکوب، دستگیری، احضار و زندان مانع گسترش اعتراضات نیست. اینکه مردم شعار می‌دهند و بر زبان می‌رانند: «مرگ از کرونا، سخت‌تر از مرگ به خاطر گرسنگی نیست». نشان می‌دهد که کارد به استخوانشان رسیده و هیچ وحشتی از مرگ ندارند. از همین روست که ما روزانه شاهد ۵ تا ٧ اعتراض در جای جای کشوریم.
اعتراضات این دوره، تمایز ویژه‌ای با اعتراضات دوره‌های گذشته دارد. کرونا به مردم فهماند که هیچ فریادرسی غیر از خودشان برای پاسخگویی به نیازها و مطالبات آنان نیست. بی جهت نیست که روزنامه دولتی جهان صنعت در تاریخ 
۲۵ فروردین نوشت : « ایران یک بمب اجتماعی است » بدین معنی که " نهادها و ارگانهای رسمی دولتی فاقد برنامه مشخص و کارآمدی هستند. حتی در شرایطی که هیچ نگاه واقع‌بینانه و راهبردی به موضوع کرونا و اقشار آسیب‌پذیر وجود ندارد، دولت جمهوری اسلامی ایران کرونا را تبدیل به معضلی امنیتی کرده است.
با وجود چنین نگاه امنیتی به جامعه و بیماری کرونا، جامعه متشتت، فقدان نظام تولیدی، وجود انبوه مشاغل خرد و خدماتی، تراکم فقرا و مهاجران و حاشیه‌نشینان در سطح کشور بسان یک بمب اجتماعی است که می‌تواند هر لحظه منفجر و منجر به ناآرامی اجتماعی شود "  بدین سان و دردل چنین شرایطی، کارگر امروز دریافته است که ساده ترین حقوق‌اش مانند بیمۀ بیکاری را به آسانی به او نمی‌دهند، پس باید اعتراض کند و به خیابان بیاید! چرا که هیچ قدرت برتری غیر از نیروی خود کارگران، برای وصول حوایج روزمره‌شان وجود ندارد. امروز و در دل اعتراضات دورۀ اخیر می‌توان مصداق واقعی زندگی طبقۀ ما را در این بخش شعر انترناسیونال دریافت که «هیچ رهانندۀ برتری در کار نیست. نه آسمان، نه قیصر، نه خطیب. خود به رهایی خویش برخیزیم».



=====
روزشمار مبارزات کارگران ایران درده روز

(۲۱تا۳۱ اردیبهشت۱۳۹۹) - بخش سوم
کارگران و زحمتکشان ایران در دوراهی جان و نان!
امیرجواهری لنگرودی
دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹ برابر با ۲۵ می ۲۰۲۰




پیشتر دربازشماری رخدادهای جنبش کارگری ایران، پیشتر فهرست ده روزۀ اول اردیبهشت ۹۹ را انتشار دادم که حاوی ۸۸مورد اعتراض بود*. در ده روزۀ دوم اردیبهشت ماه جاری، بیش از۶۰ مورد اعتراض درعرصه‌های گوناگون فهرست شده است* و اکنون درده روزه سوم اردیبهشت حدود ۱۱۰ اعتراض فهرست شده است؛ صد البته اینها همه اعتراضات و اعتصابات شکل گرفته در تمامیت جغرافیای ایران طی زمان یاد شده نیست؛ اینها آن مجموعه ای است که من توانستم فهرست نمایم. این افزایش ارقام اعتراضات نشان از پویایی مبارزه طبقه ما است که درشرایط دوره بحران کرونایی؛ اعتراض و اعتصاب و درخیابان ماندن و پاسخ گرفتن بین دو راهی جان و نان را به قرنطینه و درخانه و کارخانه و مزرعه ماندن، ترجیح می دهند!
اعتراضات کارگری بدون در نظر گرفتن تقدم و تاخر، در وجه عمده حول مطالبات زیر فهرست شده است:

مسئله بازپرداخت به موقع حقوق های معوقه!
مسئله دستمزد کارگران با توجه به تورم موجود در جامعه!
توجه به امنیت شغلی کارگران با توجه موضوع لغو قراردادهای موقت و روشن شدن وضعیت بیمه بیکاری!
موضوع خصوصی سازی ها و پایان بخشیدن به آن!
اینها عمدتا در بخش صنایع و معادن و- در بخش خدمات شهری به مانند پرستاران - معلمان آموزش دهنده نهضت سواد آموزی ومعلمان غیرانتفاعی، روشنگری در باره ادامه اشتغال و بازپرداخت معوقات آنان - رانندگان تاکسی ها - کارگران شهرداری ها وخدمات شهری با توجه به این که شهرداری ها عملا به بنگاه های اقتصادی آقا زاده ها و عوامل سپاه و از مابهتران و منبع در آمد دولت " تدبیر و امید" تبدیل شده اند.
باید یادآور شد؛ این مجموعه مطالبات پاسخ نگرفته در دل اعتصابات واعتراضات صنایع و معادن که با خواست مضمونی" طرح طبقه بندی مشاغل" و "اعمال ضریب شغلی بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان‌آور" بر اساس قانون استخدامی فولاد در دهه ۶۰ و ۷۰ با درنظر گرفتن ۱۵ سال سابقه کار در معادن زغال سنگ، که در سلسله اعتراضات کارگران معدن زغال سنک کرمان همچون معادن "چادر ملو" و معدن " بافق " اهمیت پیدا کرده واعتصاب حول این خواست ها در برابر رودررویی با سیاست خصوصی سازی حاکمیت، همچنین حضور خانواده های کارگران در کنار آن ها در این مبارزه درخشان نشان از نگرانی شدید آن ها از آینده خود و فرزندان شان دارد. این مبارزات در متن شرایط کرونائی نقش برجسته ای در مقابله با سیاست حراج اموال عمومی و سیاست سرکوب رژیم برای مهار مبارزات توده ای دارد واین ایستادگی در تغییر فضا وتاثیر در بخش های طبقه کمک بیشتری خواهند کرد و مبارزات کارگران معدن جایگاه و یژه ای در مجموعه پیشروی جنبش کارگری ایران دارد!
حال دو پرسش اساسی در برابر ما قرار دارد:
یکم در دوران کرونایی و درچنین شرایطی؛ چگونه کارگران قادر به تامین خواست هایشان خواهند شد؟
دوم رژیم اسلامی تا چه حد می تواند این اعتراضات و نارضایتی ها را سرکوب کندو بر آنها فائق آید ؟ بعبارتی چه وظایف و ضروریات معین و مهم را در این شرایط و چشم انداز در دستور کارما قرار می دهد؟
در نگاه نخست در پاسخ به پرسش اول، باید همچنان به گستردگی این مبارزات و همگرایی و همبستگی بیشترآنان چشم داشت و اینجاست که پرهیزاز پراکندگی و متشکل شدن آنان و همکاسه گی اعتراضات رسته ای جنبش های اجتماعی معنی می یابد . در گذشته ما شاهد سازمانیافتگی نسبی مبارزات معلمان و بازنشستگان از طریق شبکه های اجتماعی بوده ایم . اینها نمونه روشن اعتراضات به هم پیوسته اند. در حال حاضر کارگران شهرداری ها علیرغم خواست واحدِ دریافت به موقع حقوق های معوقه، همچنان از پراکندگی رنج می برند و کمتر مواقعی به امر متشکل شدن خود اندیشیده‌اند. باید به این ضعف  آشکار غلبه نمود.
درپاسخ به سئوال دوم ؛ شاهدیم گسترش حرکت های مطالباتی دوران کرونائی و ناتوانی کل حاکمیت در تامین حداقل های زندگی مردم، احتمال شکل گیری موج انفجارات اجتماعی را گسترش داده است. در چنین شرایطی پایگان جنبش های اجتماعی متکی بر خواست توده ها به حرکت درآمده است، همین امر بر نگرانی حاکمیت و بویژه دستگاه خامنه ای افزوده است. تاکید چند روز گذشته اش بر تلاش دانشجویان "عدالتخواه" برای تمرکز روی مطالبات مردمی و گوشزد کردن خطر عدالتخواهی مارکسیست ها نشان از این نگرانی آشکار وی دارد. همین خط راهنماست که فشار گسترده ای بر فعالان کارگری و همه کنشگران اجتماعی را به دنبال داشته است. درست در دل این شرایط و برای انحراف افکار عمومی و بسیج نیروهای پایگاه فاشیستی شان، دستگاه قوه قضائیه روی پرونده های فساد اقتصادی بطور نمایشی ممترکز شده است تا اجازه ندهد که گرایشات مطالباتی معطوف به پایگان چپ به گسترش خود ادامه بدهد. آنچه در رابطه باکارگران شهرداری و بازداشت آنان ؛ دستگیری ۲۴ ساعته سه تن از کارگران زغال سنگ کرمان درخبر مربوطه در روزشمارکارگری هفته آمده است: « ۳ کارگر حق طلب شرکت معادن زغال سنگ کرمان برای ایجاد جو رعب و وحشت و وادارکردن کارگران معترض به عقب نشینی به بهانه واهی برهم زدن نظم عمومی توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند وبدنبال همبستگی وپیگیری همکارانشان بامداد روزیکشنبه ۲۸ اردیبهشت آزاد شدند» و آنچه در تهدید، بازداشت و تیراندازی و مجروح کردن کارگران شهرداری منطقه ۶ اهواز و تیراندازی بسوی مردم تشنه منطقه "غیزانیه اهواز" طی روزهای گذشته حادث شد؛ نشان ازاین میرود که حاکمیت اسلامی شوخی ندارد و کوتاه نمی آید و این ضمایم سرکوب از امروز خود را برای دوران پسا کرونایی نیز با تمام قوا آماده نشان می دهنددرهمین اردیبهشت ماه به تاریخ چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت۹۹ سردار حسن کرمی، فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی از «حمایت‌های بسیار خوب» مسئولان حکومتی از این یگان خبر داد و گفت:«تجهیزات و امکانات خوبی در اختیار این یگان قرار می‌گیرد و پشتیبانی‌هایی که از این یگان شده در حوزه زیرساخت‌ها در سطح کشور اعم از تکمیل و توسعه پادگان‌ها، ابزار و امکانات آموزشی مورد نیاز پادگان‌ها و تأمین تجهیزات تخصصی مورد نیاز و نیروی انسانی، سال ۹۹ را برای ما متناسب با افزایش تهدیدها سال مهمی قرار داده است» او افزود : « باید خود را در حدی از آمادگی قرار دهیم که دشمن را از هرگونه تهدید و ایجاد ناامنی در داخل کشور منصرف کند و جرأت این کار را نداشته باشد و اگر هم اتفاق افتاد بتوانیم با راهبردها و رویکردهای اجتماعی و بازدارندگی با حداقل هزینه آشوب‌های احتمالی را جمع کنیم»(۱) و ما پیشترشاهد این بودیم که دراعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸، هم کشتار وسیع صورت گرفت و هم زندان ها را توانستند از نیروهای کف خیابان پُر نمایند . بطوریکه خبرگزاری رویترز به‌ نقل از منابع امنیتی جمهوری اسلامی شمار کشته‌شدگان را ۱۵۰۰ نفراعلام کرد. براساس گزارش‌ها همچنین دست‌ کم هفت تا ده هزارنفر درجریان این اعتراضات بازداشت و زندانی شدند.
طی ده روز برشماری خبرهای اعتراضی؛ مبارزات کارگران ذغال سنگ معادن سه شهرستان راور، کوهبنان و زرند کرمان که با حمایت خانواده هایشان نیز همراه شد، بازتاب گسترده ای یافته است. حاکمیت و بویژه نمایندگان شخص خامنه ای و دستگاه قضایی ابراهیم رئیسی و همپاله گی های آنان قصد دارند با وعده و وعید حرکت کارگران را به پایان برسانند و از گسترش آن جلوگیری کنند. اما دراین میان "فراخوان عام" که دفاع مستقل فعالان مدافع کارگران در داخل و خارج از کشور و اعلان همبستگی دو سندیکای کارگری ( سندیکای شرکت واحد و سندیکای نیشکر هفت تپه)، بخشی از معلمان و بازنشستگان ازآن ها و بازتاب گسترده این حرکت، نشان داد که کارگران معدن زغال سنگ کرمان تنها نیستند وهمین باعث نگرانی شدید رژیم شده است.
درمورد چرایی گسترش جنبش مطالباتی دراین شرایط توجه به این نکته مهم است؛ خود ویروس کرونا،هم چنان از تاثیرگذارترین تحولات برفضای جامعه ما در این دوره است . تلاش عمومی دارندگان مشاغل آزاد، دست فروشان و کاسب کاران جزء که طی ماههای پشت سر گذاشته عملا خود را قرنطینه کرده و وعده های دولت کارایی لازم را نداشته ، امروز برای بازگشائی کسب و کارخود ، دربرابر فشار قشریون و مداحان برای بازگشایی مساجد و برگزاری مراسم مذهبی، یا برگزاری مراسم احیاء یا عروسی ها به گسترش حضور مردم در خیابان ها و محیط های کار کمک کرده است. امروز تحولات نگران کننده گسترش کرونا درمنطقه جنوب ایران خاصه درگرمای خوزستان و سیستان و بلوچستان می تواند در دیگر استان ها نیز تکرار شود و به گسترش فاجعه مرگ و میرها بیانجامد. در این میان سیاست دولت بدلیل فساد موجود، خالی بودن خزانه و عدم فروش نفت، به تداوم سطحی از برخوردهای دوگانه نسبت به سلامت و معیشت مردم منجر شده است. می خواهند از طریق سرکوب و وقت کشی نسبت به مطالبات عاجل مردم و گریز ازتعهدات دولت در قبال سلامتی و ایمنی مردم، هم کسب و کارها به جریان بیافتد و هم امکان کنترل گسترش ویروس کرونا فراهم آید. درست دردل چنین وضعیتی است که ما شاهد رشد تورم، بی اعتباری ارز ملی، گرانی قیمت دلار، گرانی ارزاق عمومی و نبودن پول در دست دهک پائین جامعه هستیم که، آنها را به پای اعتراض خیابانی می کشاند ودیده می شود که مردم و بویژه کارگران و زحمتکشان، به حرکت های مطالباتی رو می آورند.
دردل چنین وضعیتی ما نظاره گر تقابل بین پائینی ها وحاکمیت هستیم و افزایش برتری عددی پائینی ها یعنی توده گرسنه و عصبی بیشتر از گذشته شده ولی متاسفانه همچنان این تعداد اعتراضات سازمان یافته نیست و حتی در پیکره هم رشته نظیر کارگران شهرداری ها با همه گسترده گی اش که از شمال ، تا تبریز، کردستان، استان مرکزی، جنوب کشور را پوشش می دهد و خواست واحدی را در امر رودررویی با پیمانکاران شهرداری ها را در برابر خود دارد، نمی توانند یکی شوند وبه شکل واحد عمل نمایند. این پراکندگی به پیشروی قوای سرکوب در جدا سازی نیروی کارگران معترض منتهی می شودجا دارد دردل این سلسله مبارزات جاری و ساری به امر تشکل یابی مبازرات کارگران در تمامی عرصه ها بیش از پیش تاکید شود و برای دست یابی به سازمانیابی تشکل مستقل همواره اندیشه گردد!
منابع}
** گزارش‌های پیشین را در این وب‌سایت می‌توانید بخوانید:
*(۱)- وبسایت رادیو زمانه، سردارحسن کرمی فرمانده یگان ویژه: باید آشوب های ۹۹ را با حداقل هزینه جمع کنیم





هیچ نظری موجود نیست: