رانندگان کامیون میگویند: نگاه کنید شوخیای در کار نیست، جهنم زیر پایتان شعله میکشد!
امیرجواهری لنگرودی
andishe.gbg@hotmail.com
رانندگان با صدای بلند میگویند: ما سکوت کرده بودیم، حالا باید شنیده شویم!
با نگاهی به اعتصابات واعتراضات و موج دستگیریها در ایران در پایان اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۴، در کنار موج اعدامهایی که پس از برآمد جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» هر روزه در گوشه و کنار کشور صورت میگیرد و واخواست عظیم کارزار سه شنبههای نه به اعدام در درون بیش از چهل (۴۰) زندان در ایران، هر فعال عرصه کارگری را به دور اندیشی و نوعی آسیب شناسی تحولات کارگری و جمع بست تحرکات اینگونهای سراسری سالهای پیش به این سو میکشاند.
تا جاییکه ذهنم یاری میکند درست ۷ سال پیش در همین ماه خرداد ۱۳۹۷ برابر ژوئن ۲۰۱۸ در ایران، ما شاهد اعتصاب سراسری رانندگان کامیونهای بیابان بودیم... که نتایج و دستآوردهای مفیدی از همبستگی وسیع بین کامیونداران و تاکسیرانان و رانندگان وانت شهری از خود به جا گذاشت. در آن روزگار نداشتن تشکل مستقل کامیونداران و رانندگان و نداشتن صندوق اعتصاب و وعدههای توخالی دولت و کارگزاران و در برخی نقاط با تهاجم سبعانه نیروی سرکوب به رانندگان کامیون و تهدیدهای عوامل امنیتی به سازمانگران اعتصاب، و دستگیری به روایتی بیش از چهارصد رانندهای که گفته میشد رهبران اعتصاب هستند، موجی از ارعاب را به وجود آوردند. رانندگان اعتصابی و کامیونداران علیرغم اینکه به مطالبات خود دست نیافتند و همه و همه کار آن حرکت را به تعطیلی کشاندند. جالب اینکه امروز همان رانندگان میگویند: ما از کرایه ۷ سال پیش جلوتر نرفتیم، ولی خرج ماشین دو برابر شده است.
آنچه به بیان مقایسه اعتصاب خرداد ۱۳۹۷ با وضعیت امروز، نشان میدهد، یک تحول کیفی در ابزار، تجربه و قدرت سازماندهی است. در آن سال کامیونداران تقریبا بی صدا بودند. رسانههای رسمی یا ساکت بودند یا تحریف گر رخدادها بودند ولی امروز،کامیونداران کانالها و گروههای تلگرامی اختصاصی ایجاد کردهاند. یعنی وجود گردش آزاد اطلاعات درون صنف، خود دامن زننده ارزش مضمونی گسترش شبکهای است. به نوعی وجود این کانال خود تاحدی نفس ارگان یک تشکل را ایفاء میکنند. به نحوی هم خبررسان است و به نوعی فضای تجمیع آنان را سازمان میدهند.
میتوانم بگویم: آنچه مربوط به هفت (۷) سال پیش و سالهای بعدی است، حتی اگرشکست قطعی محسوب شود، دو میراث مهم از خود به جا گذاشت.
اول آموزش سیاسی و صنفی: امروز کامیونداران بهتر میدادنند که مطالباتشان باید چطور مطرح شود و چگونه منسجم بدارند و چه چیزهایی را نباید قربانی کنند. و دوم درس از شکست: حالا آنها آموختهاند که بدون رسانه، بدون همبستگی، و بدون صدای منسجم نمیتوان کاری از پیش برد. امروز رانندهی بیانانی آنجا که با صراحت میگوید: «این سوییچ را به کار نمیاندازم تا نتیجهای به دستمان نیاد». صدایش شنیده میشود و تصویرش دست به دست میگردد. به زبانی امروز اعتصاب کامیونداران نه تنها صدا دارند بلکه حافظهی جمعی هم دارند. به عبارتی طی همین هشت روزاعتراض واعتصاب ازحاشیه به متن جامعه نزدیک شده که خود میگویند: «صدای ما شنیده شده است و اعتصاب ما امروز در بیش از ۱۴۱ شهر ادامه دارد...»
اما امروزحرکت رانندگان کامیون، اعتراض خود را در دل دود غلیظ برآمده از انفجار بندر رجایی در دل بندرعباس و خاکستر نشین شدن دهها کامیون در همین بندر و خفه خون گرفتن بی شرمانهی مسئولان کشور بر کشید و از شهری به شهری. از جادهای به جادهای از گاراژ به گاراژی دیگر کشیده و بدل به اعتراضی سراسری و دامن گستر گردید... کانال تلگرامی «اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران» با بیش از۴۷۰۰عضو،خود صحنه خبررسانی این مرحله از مبارزه و اعتصاب را گرم نگه داشته و آنرا به وسیعترین شکل در سطح شبکههای اجتماعی فعال نگه میدارد... و همبستگی و همگرایی دیگرنیروهای مطالباتی و طبقاتی جامعه را با خود همراه کردهاند. دراین نبرد، خاصه کامیونهای بی باردرمسیرجادهها،و اصطلاحاً خوابیدن بدون بارآنها نشان میدهد امروز هر کامیون یک تریبون است.
درهمین شرایط وانفسا وتجاوزآفریده شده ازبی مبالاتی و غیرمسئولانه برخورد کردن دست اندرکاران بندر و انفجار فراهم آمده دربندررجایی، رانندهای فریاد میزد: «از ماشینم فقط شاسی مانده. کابین کامل سوخته. چند روزاست زیر آفتاب بندر ماندهایم تا شاید ارزیاب بیمه پیدایش شود»،این فریادیکی از رانندگانیست که از آذربایجان غربی برای حمل بار آمده بود و اکنون نه بار دارد،نه کامیون،نه حتی پاسخی ساده ازبیمه.
کامیونهایی با ارزش میلیاردی، حالا اسیر وعده و تأخیرند. فرآیند رسیدگی گنگ است، بیمهها سکوت کردهاند، و در این میان، هیچ نهادی پاسخگو نیست.
دربندر، نه فقط آتش، که بیمسئولیتی هم شعلهور است. اینجا رانندگان، نه فقط سرمایهشان، بلکه کرامتشان را هم زیر آوار بیتوجهی جا گذاشتهاند.
درهوای جنوب ایران و دردل شنهای روان جنوب، فقط این یک سمت ماجرا نیست که بیداد میکند و فریاد مردم را میشنویم. در روزشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ شاهد اعتصاب سراسری نانوایان درشهرهای اصفهان،مشهد، اهواز، ماهشهر، قم، بیرجند، کرمان، زاهدان، بوشهر، ایلام، سنندج، شیراز، یزد، یاسوج، مشهد، و کرمانشاه بودیم.نانوایان کشورنسبت به عدم واریزیارانه نانوایی ها، افزایش حق بیمه، نرخ نان و قطعی مکرر برق و وعدههای توخالی به اضافه مسائل جنبی دیگر دست از کار کشیدند. نانوایان با تجمع درشهرهای اراک،بجنورد،کرمان ومشهد مقابل استانداریهای مرکزی،خراسان شمالی،کرمان و خراسان رضوی و شاهرود مقابل فرمانداری، بروجرد مقابل اتحادیه و شاهین شهر اصفهان درساختمان اتحادیه، ادامه پیدا کرد. در گزارش مربوط به این تجمعات اعتراضی آمده است که زحمتکشان نانوا با حمله نیروهای سرکوب دستگاه رهبری به تجمع کنندگان مشهد با اسپری فلفل وشلیک گازاشک آوروضرب وشتم آنان با باتوم روبرو شدند و به مقاومت فریاد و مشت در برابر سلاح نیروی سرکوب نظامیان ایستادند. آنها در ادامه اعتراض به نرخ فعلی نان، افزایش هزینههای تولید ازجمله «قیمت آرد آزاد»، «قبضهای بالای برق و گاز»، «بیمه و مالیات»، «اجاره زیاد مغازهها»، «تأخیردرپرداخت یارانۀ نان»، «اختلالات در سامانه نانینو»،«هزینههای سنگین تولید نان»و«قطعیهای مکرربرق» دست ازکارکشیدند و درمقابل ادارات صنعت، معدن و تجارت و فرمانداریها تجمع کردند.
در دل چنین شرایطی، کامیونداران هم از اول خرداد وارد صحنه شدند و امروز درهشتمین روز اعتصاب اعلام کردند: «امروز در پایان هشتمین روزاعتصاب، با افتخار اعلام میکنیم که صدای حقطلبانه رانندگان نهتنها به گوش دولت رسید، بلکه قلب مردم ایران را نیزتکان داد. ازمعلمان، بازنشستگان، پرستاران، کارگران نفت، فرهنگیان، مدافعان حقوق کودک و تمامی کسانی که با بیانیهها، پیامها و همراهی صمیمانهشان، ما را در این راه پرمشقت تنها نگذاشتند، سپاسگزاریم. همچنین از صنف شریف اتوبوسداران که به اعتصاب پیوستند نیز با آغوش باز استقبال میکنیم.اعتصاب ما امروز در بیش از ۱۴۱شهر ادامه دارد و این یعنی:صدای ما شنیده شده است...» ما ثابت کردیم که اتحاد، آگاهی و پایداری میتواند چرخهای فرسودهی بیعدالتی را متوقف کند. و باورداریم که اگر چرخ کامیون به درستی وعزت مندانه بچرخد، زندگی همه روشنتر و با ثباتتر خواهد شد.»
این میان باید ازهمپوشانی هرچند محدود اعتراض رانندگان تاکسی وهمینطور وانت رانان دربرخی ازشهرهای ایران در پیوند با اعتصاب کامیونداران خبرداد. انگاراوضاع به نوعی پیش میرود که گوهی توازن نیرو به نفع مبارزه مردم در این شرایط دارد جلو میرود...
صدوربیانیههای حمایتی سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، کمیته هماهنگی و فرهنگیان و بازنشستگان کشور درحمایت ازاعتصاب سراسری کامیون داران که اعلام داشتند: «حمایت ازکامیون داران رابه عرصههای عملی خواهیم کشاند»، به این مجموعه باید حمایت جمعی از پرسنل صنایع نفت و گاز پتروشیمی در ایران را افزود که اعلان داشتند: «ما حمایت خود را ازخواستههای برحق اعتصاب گران شامل افزایش هفتاد درصد کرایه، پرداخت کرایه قبل از تخلیه بار، افزایش حقوق بازنشستگان رانندگان، برداشتن عوارض از ماشینهای سنگین، کاهش قیمت لوازم یدکی، کاهش حق بیمه و سایر خواستههای این صنف را اعلام میکنیم. عدهای ازهمکاران ما که رانندگان نفتکش و حمل و نقل تولیدات صنایع نفت و گاز هستند در این اعتصاب هم اکنون شرکت داشته و در تمامی مشکلات با سایر رانندگان سهیم هستند.به ویژه رانندگانی که دراستخدام شرکتهای پیمانکاری صنعت نفت وگاز و پتروشیمی هستند دارای مشکلات مضاعفی بوده فاقد کوچکترین امنیت شغلی هستند. ما نفتگران سراسرایران،حمایت خودمان راتابه نتیجه نهایی رسیدن خواستههای اعتصابگران اعلان کرده وازاحقاق حقوق این عزیزان تا به آخر دفاع میکنیم». در عرصه بین المللی نیز سندیكای رانندگان جادهایی آمریكا که دربرگیرندهی یك میلیون و چند صد هزارعضو در ایالت متحده و كانادا است، همبستگی خود را با كامیونداران اعتصابی درسراسرایران ابرازكرد.هم از جنبههای مهم همبستگی مطالباتی و طبقاتی با این اعتصاب و نمایش قدرت آن یاد کرد.
باید گفت: اگرچه حاکمیت با درک سریع ابعاد اعتصاب کامیون داران و تاثیرات آن به سرعت دست به عقب نشینی زد وعقب نشینی موضعی وجزئی را ماهرانه با اعتصاب شکنی، تفرقه اندازی بین اعتصابیون، وتهدید وبرخوردهای امنیتی و حتی کشاندن رانندگان قراردادی سپاه و کامیونهای آنان در بین اعصابیون ودرآمیختن با آنهارا هم انجام داد، اما اعتصاب کامیون داران تا همین جا به مردم عاصی نشان داده که حاکمیت اگر تجربه و قساوت الزام و کافی برای سرکوب وحشیانه و بیرحمانه شورشهای شهری را دارد، در عوض برابر اعتصابات بزرگ و سراسری امکان دست زدن به کشتار وسیع و بازداشتهای دیوانه وار«بازدارنده» راندارند.اعتصاب کامیونداران به خاطر ضربآهنگ متوازن، ظرفیت مشارکت پذیری حداکثری، وجود شکلهایی ازعنصرسازمان یابی وفاصله گیری ازخود انگیختگی، از ظرفیت بی همتایی در سنگربندیهای بزرگ و پایدار مطالباتی برخوردار است. ماهیت این اعتصاب سراسری نشان داد، حلقهای ضروری و حیاتی برای شکل دادن به آرایش مستقل سراسری اردوی کارکشور دربرابر دیکتاتوری و سرمایه و ایجاد تشکل مستقل سراسری کارگران است. درست اینجاست که میتوان روی تشکل سراسری کارگران و کارکنان بخش حمل و نقل تاکید کرد و همه فرصت طلبانی که با ادعایی براندازی (اهم از سلطنت طلبان و اقمار آنان و خود برگزیدگان جمهور مردم درتبعید) که تمام تلاششان این است که این اعتصابات را به حرکتهای اعتراضی کُور و سپس سواری گرفتن از آنها تبدیل کنند، افشاء و بی اعتبار ساخت.
نکته گفتنی و کلیدی این اعتصاب بزرگ داشتن صندوق اعتصاب است که میتواند به معنای واقعی کلمه، تعیین کننده بقاء یا شکست آن باشد. حال اگرچنین صندوقی وجود نداشته باشد اعتصاب برای تداوم دچارمشکل اساسی خواهدشد.مگر اینکه راه حلهایی جایگزین پیدا شود. باید دقیقترچرایی وجود صندوق را بررسی کنیم:
یکم: کارگران رانندگان یا کامیونداران در زمان اعتصاب، عملاً درآمدی ندارند. صندوق به آنها کمک میکند تا حداقل نیازهای مالی را تأمین کند.
دوم: باید پذیرفت؛ آنگاه که معیشت در دوران اعتصاب حفظ شود. انگیزه برای ادامه مقاومت بیشترخواهد شد.
سوم:بایدصراحتاً گفت؛بدون پشتوانه مالی اعتصاب کنندگان ممکن است زودترازموعد به سرکاربرگردند،حتی بدون گرفتن خواستههای مطرح شدهشان... به عبارتی بدون صندوق، در ادامه اعتصاب، خلع سلاح میشود. صندوق یعنی اعتصاب نفس بکشد نه خفه شود. صندوق یعنی شراکت واقعی در درد و رنج و نکته پایانی صندوق یعنی ما همدیگر را تنها نمیگذاریم.
همین جا باید با تأکید یاد آورشد؛ در نبود صندوق اعتصاب رسمی یا مؤثر، راههای زیر میتواند به حفظ اعتصاب کمک کند. هرچند هرکدام آنان با چالشهایی همراه است. به الزامات یاد شده میتوان حول: کمکهای مالی ازطرف مردم، اصناف دیگر، یا حتی ایرانیان خارج ازکشورنه دولت ها . جمع آوری کمک از طریق شبکههای اجتماعی یا گروههای صنفی.
فراترازاین، بعضی اتحادیهها یا انجمنهای محلی ممکن است، امکاناتی برای حمایت غیرنقدی (مثلاًغذا،سوخت،یااقلام ضروری) دیگر فراهم کند.
در مجموع میتوانم بگویم: بدون صندوق اعتصاب، تداوم حرکت بسیاردشوارخواهد بود. مگراینکه اعتصاب کنندگان شبکههای پشتیبانی موازی بسازند وهمبستگی داخلی واجتماعی را به حداکثربرسانند. درواقع پایداری یک اعتصاب، بیش از هر چیزی به سازمانیافتگی و پیوندهای افقی میان اعضای صنف و جامعه بستگی دارد....
امروزبعد ازهشت (۸) روز،همهی عوامل در درون کمیسیون عمران مجلس و سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای از دل دولت پزشکیان بر آن شدند که راه خروج برآمده از این اعتصاب وسیع و همپیمانان آنها را به نحوی جمع کنند، ولی اعتصابیون میگویند:«مارانندگان از وعده خستهایم !تا وقتی این "پیگیریها" روی کاغذ است،برای ما هیچ معنایی ندارد.» کامیونداران اعتصابی میگویند: «ما فقط وقتی باور میکنیم که تغییر را با چشم خود ببینیم، در جیب خود حس کنیم، و روی جاده لمس کنیم. قول کافی نیست، عمل کنید». و این همه حاصل شناخت این طبقه اجتماعی قدرتمند جامعه ماست که تمامی ارکان سیاستگذار جامعه را تجربه کره است. مجلس شورای اسلامی را میشناسد. از بحران عمومی دولت بر سر مشکلات آب، برق، نان، مسکن و تورم و نداشتن حداقلهای زندگی. به ویژه امنیت شغلی را خوب و خوب میشناسد، وعده و وعیدها را باور نداشته و به کائنات این نظام بی باور است...
چرا که کامیون داران کشور این روزها تحت تأثیر مشکلات مالی و ساختاری ازجمله تأخیردرپرداخت کرایهها، افزایش هزینههای بیمه و تعمیرات و کمبود بار قراردارند؛ چالشی که نیازمند توجه و اقدام جدی مسئولان برای پیدا کردن راه حلهای پایدار است.
درخبرگزاریها آمده است: در هفتههای اخیر، نارضایتی در میان کامیون داران کشور، بار دیگر توجه افکار عمومی و مسئولان را به چالشهای عمیق این بخش حیاتی از اقتصاد کشور جلب کرده است. ازمشکلات تأمین سوخت و افزایش هزینههای بیمه گرفته تا پرداخت نشدن به موقع کرایهها و کمبود بار، مجموعهای از فشارهای معیشتی و ساختاری، کامیون داران را با مشکلاتی مواجه کرده است. این موضوع منجر به برگزاری جلسات فشرده با مسئولان سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای شد و نتیجه آن توافقی یک ماهه برای حل بخشی از مطالبات این قشر زحمت کش، از جمله سوخت، بیمه و بارنامه بود.
راننده امروزبه تأسی ازآن وعدههای فریبندهی دیروزی، میگوید: «آقایان گول وعده سر خرمن را نخورید اینها ۵ روزه که جلسه گذاشته فقط میگن به زودی بررسی میکنیم باید ی تاریخ مشخص تعیین کنند مثلا بگند از بيست خرداد کرایه ۴۰درصد اضافه میشه و تا پایان ماه مشکل بیمه و جاده و عدم پرداخت کرایه را هم حل میکنیم و تا اعلام تاریخ نکنن استارت نزنید».
رانندگان و کامیونداران گرامی شما خود بر زبان آوردید:
« ... ما ثابت کردیم که اتحاد، آگاهی و پایداری میتواند چرخهای فرسودهی بیعدالتی را متوقف کند. و باور داریم که اگر چرخ کامیون به درستی و عزت مندانه بچرخد، زندگی همه روشنتر و با ثباتتر خواهد شد.
ماقدردان حمایتهای مردمی هستیم وامیدواریم همانطور که کنار ماایستادند وانتظارداریم که این همبستگی در صفوف کامیونداران نیز جامه عمل بپوشد.
ما همچنان خواهان:
• اصلاح عادلانه و فوری نرخ کرایه
• پرداخت بهموقع کرایهها
• تضمین امنیت شغلی و جانی رانندگان
• آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام همکاران و رانندگان بازداشت شده هستیم.
اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران
۸ خرداد ۱۴۰۴
شما طی هشت روز نشان دادید درپیگیری برای تحقق مطالباتی که ردیف کردید، شوخیای در کار نیست. شما دارید با دست خالی به جنگ با سیستمی میروید که پشتش باتوم دارد، دوربین دارد، شنود دارد، تریبون دارد، بازداشت و زندان و شکنجه و صدوراحکام باغی و طاغی و بغی به دنبال دارد... اگر به هم نگاه نکنید. اگر ازحال هم نپرسید: «فلانی امروز چه می خورد؟»، کارگزاران حکومت که از چند روز پیش برای شکستن اعتصاب شما به تکاپوافتادهاند وازدو روز پیش خراب کاری رابا شکشستن شیشه کامیونها و نوعی آسیب رسانی شروع کردهاند، همچنان به یاغی گری خود ادامه خواهند کرد تا این صفوف به هم فشرده را بشکنند!
اگر صندوقی نباشد که چرخ لاستیک و نان شب بچه را بدهند. این جهنم نه تنها زیرپا، که در گلو، در سفره خالی رفیق و همدست و کمک راننده سالیانت راه مییابد، درچشمانتان شعله خواهد کشید. صندوق اعتصاب شعار نیست. التماس هم نیست. صندوق تنها سلاح صنفی شماست در مبارزهای که ممکن است هفتهها طول بکشد. آن روزی که رانندهای فقط به خاطر نداشتن پول گازوئیل به صف اعتصاب پشت کند. بدانیم ما نه درمبارزه که در پشتیبانی شکست خوردهایم.
بیگمان برآنم: این جهنم را فقط با هم خاموش میکنیم نه با دستهای خالی، و مشتهای گره کرده ورها درهوا بلکه با تقویت همگرایی توامان و با ترویج و تبلیغ وسیع حول شبکه سازی و عمیق کردن ارتباطات درعمق یابی جنبش مطالباتیمان در نبرد طبقاتی موجود برای ساقط کردن چرخه سرمایه و رهانیدن طبقه ما از طفیلیهای راست و امتحان پس داده و زائیدههای حاکمیت موروثی و پاشورههای انقلاب اجتماعی. تداوم این اعتصاب را با گستراندن شبکههای اجتماعی موجود برای افزون سازی مبارزه و سراسری کردن این نبرد نابرابر در اشل تقویت مبارزه طبقاتی سراسری با سازمانیابی و هدایت گری آزمون شده با دل پُر و جیبهای پُر ازهمدلی و تقویت همگرایی و همبستگی و اتحاد قدرتمند. صندوق اعتصاب قدم اول نجات است نه خرج که سرمایهی ماندن ماست. مبارزهمان را در نبرد توامان سازماندهی شده با ملتقای شعار بیش از صد سال جنبش کارگری ایران «چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است» ببینیم و بر این پای بکوبیم: که کارگر متفرق هیچ چیز و کارگر همبسته و پیوسته همه چیز!
۸ خرداد ۱۴۰۴ برابر۲۹ مه ۲۰۲۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر