آزادی هرگزداده نشده بلکه به دست آمده است!
امیرجواهری لنگرودی
هدف از تهدیدات رئیس کل پلیس حق به جانب حکومت، احمد رضا رادان،
گماشتهی فرماندهی درمانده خامنهای، تداوم سرکوب زنان
به بهانهی حجاب با شیوههایی خشنتر و سیستماتیک و به قول خودشان «جمع کردن بی حجابی»،
مقدم بر همه عقب راندن جنبش زن، زندگی، آزادی و بازپس گیری دستاورد خیزش انقلابی در
این حوزه است.
حال این پرسش اساسی پیش میآید؛ آیا زنان
جامعه ما عقب مینشینند یا پا پیش خواهند گذاشت وهمچنان برای وصول به آزادی و برابری
و رودرویی با حجاب و شجاعت را تکثیرخواهند کرد و به مقاومت مدنی در انتخاب آزاد
پوشش خود ادامه میدهند یا نه ؟
شهر رشت
طی این هفت ماه، زنان جامعه ما با تحمیل
واقعیت حضورنیرومند و بیان بی خدشهی خود را با انتخاب آزادی
پوشش در دبستانها، دبیرستانها و دانشگاهها تا همهی خیابانها و فضاهای عمومی
غیر دولتی، نشان دادند. با
آزادی پوشش و دور انداختن حجاب، نیمی از جامعه هر روز در ابعاد گسترده و تودهای و
در مکانهای گوناگون، زنده بودن روند انقلابی را به نمایش میگذارند و نوید امکان واپس
راندن حاکمیت درعرصههای دیگر به شرط مقاومت جمعی و پیگیر را در روح جمعی میدمند.
زنان
جامعه ما که پای ثابت شعار دادنهای شبانه، نوشتن شعارهای انقلابی بر در و دیوار شهر،
کوچه و پس کوچهها، ظاهر شدن به عنوان صف معترضین در مدارس و دانشگاهها هستند، نشان
دادند که بهعنوان نیمی از جمعیت با زیر دست و پا له کردن حجاب اجباری، پساماندگی
دینی حاکمیت دینمدار را با رقص شادمانی به آتش فکندن اجباری و نپذیرفتن «یا روسری یا
توسری» جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» زنده است وهمچنان میرزمد و به روند قبل از
قتل حکومتی «ژینا» (مهسا امینی) باز نمیگردد. ضایع شدن تهدیدات و عر و تیز نظامی رادان
نادان در روز شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ نشان
داد که عقب نشینیای در کار نیست،.تو گویی نشنیدهاند که هشداری داده شد
و جریمه و حدّی به شکل یک فرمان نظامی صادر شده. این بیاعتنایی و مقاومت زنان یعنی قانونی که حق انتخاب پوشش اختیاری، ابتداییترین حق ما را
نادیده گرفته، ما نادیده اش میگیریم.
زنان جامعه ما برآن شدند که بگویند: تحت هیچ شرایطی عقیدهای را
که به باورِ متفاوت از خودش احترام نمیگذارد، محترم نمیدارند؛ چرا که برای زنان جوان و انقلابی، مقاومت در برابر سرکوب حقوق مدنی و آزادیهای
فردی بخشی از زندگی است. از این شنبه یا هرشنبهی دیگر، هرچقدرهم بترسیم و شما ها با
فرامینتان ما را بترسانید، اگر از قدمهایی که با هزینههای گزاف برداشتیم و جلو
آمدیم، برگردیم، نمیتوانیم بهروی فرزندانمان نگاه کنیم.
زنان جامعه ما نمیخواهند کسی به آنها آزادی و برابری بدهد.
آنان میخواهند آزادی و برابری و انتخاب پوشش اختیاری را خود به دست آورند. به دستاوردن
حقوق اجتماعی به مثابه (آزادی و برابری) را در نبرد خیابانی به دست آوردن و چیزی
را از بالا بخشیدن، از زمین تا آسمان با هم فرق دارد!
شنبه ۲۶ فروردین
۱۴۰۲ نشان داد که ما در آغاز پیمودن راهی بزرگ قدم برداشتهایم. نه
در برابر فرمانده و نه گماشته و نه آتش به اختیارانش؛ سر خم نمیکنیم و به راه
خود ادامه میدهیم! به مسیر راه طی شده نگاه کنید. دختران و زنان ما چه با غرور، چه با وقار و چه
با قدرت راهشان را رفتند و نشان دادند که طرفدار حقوق کامل خود بهعنوان زن، در برابر
مردان هستند.
حس میکنم روز شنبه ۲۶ فروردین
۱۴۰۲ روز الگوسازی بود و اگرحملات
سبعانه شیمیایی به مدارس دخترانه چندین شهر از جمله (شاهین شهر اصفهان، مدارس
دخترانه شرافت و خدیجه سنندج، مدارس دخترانه کوثر و پروین اعتصامی ایذه) را سازمان
نمیدادند، از همه سر آتش بهاختیاران و سربازان گمنام و داعشیهای وطنی باخته
بودند... زنان ما باید این شنبهها را به همراه مردان مدافع حقوق برابر با زنان،
هر روزه کنند و عرصه را بر پیشروی مردان تنگ نظر ببندند!
دختران و زنانمان میگویند: میخواهیم به عهدی نانوشته با تمام زنانی که میشناسیم یا که در شهرهایمان و خواهرانمان در شهرهایی که آنان را نمیشناسیم، همچنان پایبندی نشان دهیم و تکثیر شویم و به اندازهی سر سوزنی از حق و مطالبهی حقوق خود کوتاه نمیآییم؛ چرا که برآنیم آزادی تا به امروز هرگز داده نشده بلکه به دست آمده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر