گفتگو با خانم گلی- بیژن خوزستان و امیر جواهری لنگرودی در باب خیزش انقلابی زن_زندگی_آزادی

https://youtu.be/s0iJukjsxR4?feature=shared

۱۳۹۸ آبان ۲۳, پنجشنبه

نگاهی به دو فیلم جشنواره بین المللی سینمای تبعید - گوتنبرگ امیر جواهری لنگرودی


درادامه خبررسانی بعد از گشایش چهاردهمین جشنواره بین المللی سینمای تبعید در شهر گوتنبرگ ، روز شنبه نهم نوامبر۲۰۱۹ فرصتی دست داد که فیلم های چندی را ببینم .
فتوای محرمانه(Den hemliga Fatwan یا The Secret Fatwa )
 سال های ترس ( Årav rädsla یا Years of Fear)

یاد آور گردم : من منقد سینمایی نبوده و نیستم و در این فن هیچ سر رشته ای نداشته و ندارم . تنها تلاشم این است که حسم را از دیدن این فیلم ها در پست فیس بوکی ام بنویسم و شما عزیزان علاقمند به سینما را تشویق به دیدن این فیلم ها نمایم .
نگاهی به فیلم فتوای محرمانه(Den hemliga Fatwan یا The Secret Fatwa )
امیرجواهری لنگرودی

فتوای محرمانه ؛ اثر خوش دست و خوش ساخت خانم "دلناز آبادی" بوده است که به زبان فارسی و با تکست انگلیسی برای انگلیسی زبانان همراه بود.
فیلم روایتی مستند و در عین حال به نوعی شخصی از بازماندگان اعدام های دهه شصت در ایران بوده است . حاصل کلام را می توان از فتوای شخص خمینی " امام مرگ " در فرمان محرمانه آش با گزینش هئیت مرگ ، برای از بین بردن و قتل عام زندانیان آن دهه در زندان های ایران ، بدل به مستندی دیدنی نماید.

تلاش خانم دلناز آبادی این بوده که با بهره گیری خود طی گفتگو با شاهدان عینی این کشتار یک زن و چند مرد از گرایشات گوناگون چپ و مجاهد ، و با استفاده از تصاویر آرشیو شده اسناد مربوط به کشتار این دهه ، روایتی خوش دست از این جنایت ارائه دهد.
فیلم ساز از زبان شاهدان عینی و یک تن از خانواده های اعدامیان سال۱۳۶۷، تلاش دارد که سکوت توطئه آمیز حکومتگران را بشکند و از زبان منیربرادران ،مهدی اصلانی و ایرج مصداقی و ... هر گز فراموش نمی کنند ، بلکه تلاش دارند که راوی افشاگر این صحنه های فراموش نشدنی از سری جنایات نظام اسلامی باشند .

بدون کمترین چشم پوشی از بیان حقیقت می توان گفت : خانم دلنار آبادی در این فیلم به دقت و زیبائی هنری این فاجعه را به تصویر کشیده است، باز سازی بسیاری از صحنه های تکان دهنده آن دوران و گفتگو با شاهدان عینی - هر چند با گرایش معین و انعکاس روایت آنان - این فیلم را به یک اثر دیدنی تبدیل کرده است .
برای من که سال هاست درگیر نمایش اینگونه فیلم های مستند و روایتگر بوده ام ، فیلم و حتی گفتار شاهدان عینی که پیشتر جنبه های مختلف روایاتشان را در خاطرات خود یاد کرده اند ؛ در مجموع فیلم حرف تازه ای نداشتند ، ولی فیلم می تواند ، برای افکارعمومی جامعه میزبان ، نشانگر جنایتی فراموش نشدنی در تاریخ حیات سیاسی کشورمان بعد از انقلاب ۱۳۵۷به این سو باشد . که ابعاد این جنایات را نه می توان بخشید و نه می توان فراموش کرد .
====
نگاهی به فیلم سال های ترس ( Årav rädsla یا Years of Fear)
امیرجواهری لنگرودی
 

در نگرش به آنچه مربوط به شناساندن زندگی بهائیان در جغرافیای ایران است ، نماش فیلم " سال های ترس" روایتی از امین ضرغام ؛ نمایش نوعی زدودن انسانیت با بار عقیدتی خود ویژه ازصحنه اجتماعی وسیاسی و نادیده گرفتن حقوق شهروندی یکایک آنان در جامعه ما، در دو نظام شاه وشیخ است . 



روایت امین ضرغام را نباید یک روایت شخصی و منحصر به فرد دانست که تنها با واگویای "ترس"  خود، خواست  به نمایه زندگی ، آدمیانی ورود نماید و آنان را اکران نماید. ضرغامی خواست با بیان : ترس" دوران کودکی خویش ، مستندی تمام عیار، تماشایی و با محورگزارش از روزگار سپری شده مردمی که طی دو نظام، زندگی و هست و نیست هر یک از آنان به تباهی کشیده شد و یا آنچه برآنان فرود آمد را در فیلم" سایه های ترس" گوشه هایی ازشمای زندگی به فنا رفته آنان را بازنمایاند.  


امین درروایتش بازگویی می کندوبرزیان می راند"  " من در یک خانواده بهایی بدنیا آمدم و این روایت۳۱  سال زندگی ام در ایران و ۳۸ سال سرگردانی ام درتبعید است." مستند یاد شده در اساس یک فیلم داستانی نیست ولی ساختار فیلم به شکلی طراحی شده که زندگی بهائیان را در درازنای آنچه بر یکایک آنان گذشته است از دریچه "ترس" خود در ازدست دادن مادر و پدر و نزدیکان خود در برشی از زندگی اش می بیند .خود او در متن فیلم در باره گذران سیر " ترس" اش می گوید: " ترس را ازوقتی که خیلی کوچک بودم ، می شناختم. از هر سوراخ و سُنبه ای در خانه مان می ترسیدم . از تاریکی شب می ترسیدم . از آب انبار خانه مان می ترسیدم. از شعبان راننده، که پدرم را تهدید می کرد، می ترسیدم و از نترسیدن پدرم، می ترسیدم و از نیریز که نمی دانستم کجاست و پدرم رفته بود به بهایی هایش کمک کند، می ترسدم " باید گفت: ضرغامی صادقانه ازترس های حقیقی درون خودش که از دوران کودکی همه هستی او را به دلیل بهایی بودن مادر و پدرش گرفتارش بوده، سخن می راند.  آقای ضرغامی با بیان روایت گونه وچیدن مستنداتی چند ازعکس ها ، فیلم ها ، بریده های روزنامه ها و روایت سینه به سینه زندگی مردم بهایی،  انچه را برآنان گذشته ؛ تماشاچی را تا پایان فیلم با خود همراه کند.

 ضرغامی با بیان ترس نهفته درون خویش از دوران کودکی به این سو، موفق شده، موضوع پرکششی را به نام بازگویی و فاش گویی زندگی بهائیان را دردل تعصب مذهبی و نفاق ایدئولوژیک بنیاد گرایی اسلامی از دوره شاه که با بسیج آخوند فلسفی سازماندهی شده بود، با به پیش انداختن نواب صفوی ودارودسته او ، تهاجم به بهائیان واماکن مقدس آنان را دردستورکارخود قراردهند. صد البته این کینه و عداوت توسط فعالان " انجمن حجتیه " در همه امور کشوری - لشکری و حتی در درون احزاب و سازمان های سیاسی ایران بعد از انقلاب ۵۷، خود را در تمامی ابعاد زندگی بهائیان  در حوزه ( کار- آموزش دبستان - دانشگاه - خرید و وام بانکی و .... ) و دیگر ارکان زندگی به نمایش گذاشت . چرا که بهایی بودن به مثابه " تابو" یی بود که همگان از آنان حذر می کردند.

باید گفت : جشنواره بین المللی سینمای تبعید - گوتنبرگ طی دوره های گذشته فیلم های با ارزشی در باره وجوه گوناگون زندگی بهائیان به نمایش گذاشته است . دراین دوره،  فیلم" سال های ترس" به عنوان مستندی تاریخی که نمایش آن درچهاردهمین جشنواره بین المللی سینمای تبعید- گوتنبرگ ، درشب نهم نوامبر، یاد آورشب نهم نوامبر ۱۹۳۸ درآلمان، "شب کریستال" درگذرازسرکوب عنان گسیخته فرامین فاشیزم هیتلری از یهودیان رابه ذهن متبادر می کند ، که مستندضرغامی نیز تهاجم وسیع و گسترده بهائیان را درطی چند دوره در تمامیت جغرافیای ایران به نمایش گذاشته است.

می توان گفت : بارمفهومی" ترس" آقای امین ضرغامی با حضورش در زندگی تبعید طی ۳۸ سال پشت سرگذاشته شده به نوعی به پایان رسیده است . ولی دغدغه او در باره تبعیض و محرومیت مردمان بهایی در رودرویی با عقیده و مرام خویش در تمامی این سال ها، همچنان با اوست . چرا که ضرغامی در گوشه ای از فیلم بر زبان می راند : " مطمئنم ترس های کودکی من ، امروز هم در بچه های دیگری ادامه دارد " اینبار باید گفت"  این ترس از جنس درد در بیان آزار و اذیت پایان ناپذیر حاکمیت دینی و همه عوامل منت گذار او ، در پهنه رودررویی با بهائیان خود را در جای جای ایرانهر روزه به نمایش می گذارد . ضرغامی در پهنه رودررویی با گورستان بهائیان از تخریب و حتی از فروش سنگ قبر مّرمّر مادرخود دربازار صحبت می راند.
علاقمندان به دیدن این فیلم درگوتنبرگ وحومه ، می توانند آنرا در تاریخ چهارشنبه سیزدهم نوامبرساعت 6 و 30 دقیقه در سینمای هاگابیون سالن شماره یک نمایش داده می شود، ببینند .
در بیرون از گوتنبرگ نیز دوستداران کارهای مستند سینمایی نیز می توانند آنرا از سایت آسو به آدرس زیر دریافت نمایند
در فیس بوک



هیچ نظری موجود نیست: