گفتگو با خانم گلی- بیژن خوزستان و امیر جواهری لنگرودی در باب خیزش انقلابی زن_زندگی_آزادی

https://youtu.be/s0iJukjsxR4?feature=shared

۱۳۹۹ اردیبهشت ۹, سه‌شنبه

امیر لنگرودی : از سری یادداشت های همدلی ؛ تشدید و تداوم بحران شیوع ویروس کرونا در گیلان


از سری یادداشتهای همدلی
امیر لنگرودی
سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ برابر با ۲۸ آوريل ۲۰۲۰

تشدید و تداوم بحران شیوع ویروس کرونا در گیلان



خبر گزاری ایسنا از قول محمدحسین قربانی نمایندۀ تام‌الاختیار وزیر بهداشت در گیلان نوشت: «پس از عادی شدن رفت و آمدها بیشتر مبتلایان در حوزه خانوادگی است، یعنی مردم با عادی قلمداد کردن این موضوع در محافل و دیدارهای خانوادگی شرکت کرده‌اند که این امر باعث شده شیوع کرونا درجمع خانوادگی شده است. بطوری که فقط در روزهای ۳۱ فروردین و اول اردیبهشت بالغ بر ۷۰۰ نفر به آمار مبتلایان به کرونا در استان گیلان افزوده شد. این نشان می‌دهد که کماکان خطر بازگشت بحران در گیلان وجود دارد». و در اظهار نظر دیگری گفته: «هیچ جای گیلان در وضعیت سفید نیست و نباید بحران کرونا عادی قلمداد شود». و تازه این همۀ آمارنیست،پایگاه خبری گیل خبر آماررسمی کرونا درگیلان را درتاریخ ۹ اردیبهشت ۹۹ بیش ازهزارنفر اعلان داشته است!


برخی از دولت‌های جهان برای عبور از این شرایط به اختصاص بسته‌های ویژۀ حمایتی و مالی پرداختند؛ به‌عنوان مثال در کرۀ جنوبی، ژاپن ، ایتالیا، آلمان، کانادا، ترکیه و... در اشکال مختلف به کاسب کاران جزء و صنوف، بیکارشدگان دوران کرونایی یا بازنشستگان کمک‌های با بازگشت یا بلاعوض تعلق گرفت.
شما این خبر را در شهرمان لنگرود در برابر ده‌ها و صدها دستفروش مستمند و نیازمند قرار بدهید و آنگاه دنبال پرتقال فروش بگردید. گویا دستفروشان جزء جمعیت شهری و روستایی نیستند. صاحبان صنوف هم نماینده‌ای در ستاد مقابله با کرونا ندارند! بیشتر مغازه‌ها استیجاری است و چک‌هایشان این روزها برگشت می‌خورد و اخیراً پیامکی دریافت کرده‌اند که «فورا مالیات‌های خود را پرداخت کنید!»
در پی یادداشت های پیشینم، ضمن توجه و همراهی اغلب همشهریان واقع بین در «کافه لنگرودیها» با هتاکی برخی از دوستان با داعیۀ «فعالیت جهادی» نیز که به ظاهر دغدغۀ مردم را دارند و در نهادهای گوناگونی در شهر لنگرود پا گرفته‌اند و همۀ امور را قبضه کرده‌، ما را خارج نشین بی غم ـ که نه حق داریم حرف بزنیم و نه دخالتی بکنیم ـ می‌دانند، مواجه شدم. تو گویی هر بلایی قراره سر این مردم بیاد، باید مثل صاعقه بیافتد و همه چیز را با خود ببرد و کسی حق ندارد خلاف آنان که برای خود نسخۀ همۀ مردم را می‌پیچند حرفی بزند وپیشنهادی داشته باشد؛ به دلیل آن برخوردها قصد نداشتم مطلب دیگری به گروه بفرستم، اما بر این باورم همانقدر که برادران جهادی، حق دارند، من نیز لنگرودی هستم و حتی بیش و پیش از آن‌ها برای بهبودی و سلامت مردم شهرم دغدغه داشته و دارم.

وقتی می‌گویند: «کرونا بار دیگر در فضای لنگرود زبانه می‌کشد؛ نمیشه ساکت ماند!» باید پرسید: چرا؟! بی تعارف صحبت کنیم؛ بازگشت دیگربارۀ کرونا در محیط اجتماعی ما محصول سیاست بالایی‌ها در بازپس فرستادن اجباری مردم به کشتارگاه کرونا است. روزی که بازگشت اجباری به کارخانه‌ها و سرکار به دستور وزیر کار به اجرا درآمد، در تمامی کشور، جامعه علل العموم با حدت نیروی انسانی روبرو شد.
در دل چنین وضعیت اسفباری از آن‌روز که کنترل اعمال شده به مبادی ورودی شهرها را پایان دادند، خبر می‌رسد طرفیت بخش کرونای بیمارستان امینی لنگرود متاسفانه دوباره تکمیل شده و آمار مبتلایان رو به افزایش است. پس از نزدیک به دو هفته آرامش نسبی در لنگرود، بار دیگر ویروس مرگبار کرونا راه جانباختگان به گورستان را باز کرده است.. در وادی (آرامستان) لنگرود روز یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ پنج فوتی دیگر کرونا به خاک سپرده شدند. باید گفت مادامی که در بر این پاشنه می‌چرخد، چشم انداز کشور بسیار تیره و تار است و زندگی مردم به مرزهای فاجعه بارتری خواهد رسید.

عامل دیگر تجمع مردم و عدم توجه به فاصله گذاری هوشمند و غیر هوشمند، بیرون آمدن مردم و به صف شدن آنان برای ستاندن سیم کارت جهت گرفتن وام تحقیرآمیز یک میلیون تومانی بود. هر چند که حضرات بابت بدهی به دولت از این مبلغ ۳۵ هزار تومان کسر خواهند نمود و این مبلغ ناچیز گشایشی در کار خانواده‌های محروم ایجاد نمی‌کند.

در شرایطی که اقتصاد دچار هرج و مرج بسیاری است و دولت هیچ برنامۀ دراز مدتی ندارد؛ مجلس قوانین متناقض تصویب می‌کند و شفافیت مالی نیست. سازمان تأمین اجتماعی اصول تأمین اجتماعی را رعایت نمی‌کند، فساد سیاسی شدید اجازۀ هیچ بهبودی را در این شرایط نمی‌دهد. برای مقابله با شیوع ویروس کرونا آنچه را که پیشتر مؤکداً پیشنهاد داشتم: «خود یاری مردم باهم و حضور فعال جوانان در کمیته‌های شهری و روستایی برای یاری رساندن به مردم و استقلال عمل این کمیته‌هاست». تنها با شیوه‌های پیشنهادی تشکل‌های مردمی می‌توان بر آسیب‌های جانی و مالی جامعه فائق آمد. با قرنطینۀ کامل کشور، تعطیلی کسب و کار، پرداخت حقوقِ مزد بگیران، تأمین کافی معیشت بیکاران، بی‌ثبات‌کاران و عموم زحمتکشان می‌توان تا حد زیادی گسترش بیماری را کنترل کرد. نباید گفت پول نداریم؛ دولت باید بودجۀ این امور را نیز به‌راحتی از بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، کمیتۀ امداد و ده‌ها نهاد بی‌ثمری که بودجه‌ها را حیف و میل می‌کنند، گرفته و صرف مردم کند.

به عنوان مثال در لنگرود خودمان می‌شود از آنها که درآمد و حقوق‌های نجومی دارند، برج و پاساژ ساز‌ها مالیات بیشتری گرفت و به زخم مردم دردمند و آسیب‌دیده رساند. نه اینکه به بهانۀ تمدید چند ماه اجارۀ مستأجران به نرخ سابق، طرحی که در دستور کار دولت است، مالیات ملاکین و صاحبان سرمایه را بخشید.
امروز مهمترین مسئله برای تمامی دستفروشان، مزد و حقوق بگیران تأمین فوری معاش است. برای تحقق آن باید متحد بود؛ تنها ارادۀ جمع است که بر موانع و نیروی آن‌ها غلبه می‌کند. بارها و بارها ثابت شد که ارادۀ جمعی به صورت یکپارچه، کارساز است. یکی یکی که باشیم دیگران بر ما پیروزند، اما با هم باشیم و جمع شویم، قدرتمان زیاد می‌شود. با هم باشیم!


خودآزاری مردم، دعوت صرف به خانه ماندن، بدون تأمین کمترین امکانات حیاتی زندگی، ممکن نیست و نمی توان بازار را از وجود آنان خالی کرد. شکم گرسنه، دین و ایمان و توصیه و فرمان هیچ بالا دستی را نمی‌شناسد. به مردم نباید وعده‌های سرخرمن داد. باید به شعور مردم احترام گذاشت و مردم را به ادامۀ زندگی امیدوار نمود. این بیش از هر کسی بر دوش حاکمیت اسلامی در این دوره وانفسا است. مستضعفان همین‌ها هستند که در دور و بر ما به وفور دیده می‌شوند. از جای دیگری نیامده‌اند، فرزندان همین سرزمینند. به یاری‌شان برخیزیم!



هیچ نظری موجود نیست: